|
|
|
|
نمی دانم چه در پیمانه کردی جانم
تو لیلی وش مرا دیوانه کردی جانم
چه شد اندر دل، من جا گرفتی جانم
مکان در خانه ی ویرانه کردی جانم
ای تو تمنای من
......ای یار زیبای من
تویی (و) لیلای من
مرا مجنون صفت
دیوانه کردی
زدی از هر طرف آتش چو شمعم خدا
مرا بیچاره چون پروانه کردی جانم
پریشان روز عالم شد از آن روز
که بر زلف پریشان شانه کردی
ای یار سنگین دلم
ای لعبت خوشگلم
سرو پا در گلم
به فقیران نظر شاهانه کردی
جانم جانم دیوانه کردی
حبیب حبیب پروانه کردی
خدا خدا ویرانه کردی جانم
شعر از عارف قزوینی
لیست موضوع های تصادفی این انجمن :
- در گلستانه؛ سهراب سپهری
- بداهه گویی استادشهریار
- پنج غزل از محمود حبیبی كسبی
- مرگ «احمد شاملو» از زبان سید علی صالحی
- سبک عراقی
- بیوگرافی دكتر علياكبر جلالي موسس نخستين روستاي الكترونيكي دنيا
- زندگینامه عماد خراسانی
- شعار سهراب سپهری
- آیا صلاحیت نقد کردن دارید؟
- هوشنگ مرادی کرمانی
- اشعاری منتخب از مجموعه شعر «مرثیه خاک» احمد شاملو
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)