|
|
|
|
2 کاربر از صدای رسا برای این مطلب تشکر کرده اند : مریم مرادی (2015-01-10),بهمن پور (2015-02-14)
لیست موضوع های تصادفی این انجمن :
- نظمیه در زمان چه کسی در ایران تاسیس شد
- تاریخچه لباس ملی در ایران
- زیور آلات در ایران باستان
- فوری فوری
- چه تمدنهایی بر اثر خشکسالی نابود شدند؟
- تهران سال 1920
- فلسفه رقص کوردی
- حكومت های ایرانی از ابتدا تا کنون
- نقش کاروانسراها در سیر زندگی ایرانیان
- ایرانیان از کی به خوردن پیتزا روی آوردند؟
- «سیزده بدر» در تاریخ ایران باستان
تاريخ تولد، محل تولد، هنگام تولد:
در بهمن سال 1275 خورشیدی در تبریز به دنیا امد.
پدر: محمدعلیشاه
مادر: ملکه جهان
برادر: محمد حسن ميرزا
خواهر:-
همسران: بدرالملک،لیداجهانبانی،خان م خانما معزی،دل ارام،فاطمه
فرزندان: ایراندخت، همایوندخت، مریمدخت، فریدون میرزا
دوران زندگي:
هفتمین و آخرین پادشاه قاجار در ایران بودهاست. او دومین پسر محمدعلیشاه و نخستین فرزند پسر او از ملکه جهان بود که در هنگام ولیعهدی پدرش به دنیا آمد و پس از فتح تهران و خلع محمدعلیشاه، توسط مجلس عالی رجال و بزرگان مملکت در ۱۲سالگی به سلطنت رسید.
تا رسیدن او به سن بلوغ و تاجگذاری در تیر ۱۲۹۳ خورشیدی، ابتدا عضدالملک و سپس ناصرالملک از سران ایل قاجار نایب السلطنه بودند. دوران کودکی احمدشاه در تبریز سپری شد. قبل از رسیدن به مقام سلطنت «احمد میرزا» خوانده میشد. وی فوقالعاده مورد توجه و علاقهٔ پدر و مادرش بود که این علاقه مفرط او را شخصی ضعیف النفس و متکی به غیر بار اورد. احمدشاه در سن ۱۷سالگی (یک سال پیش از تاجگذاری) با «بدرالملوک» که پدرش شاهزاده ظهیر السلطان نوهٔ عباسمیرزا بود، ازدواج کرد.
این ازدواج توسط مادر احمدشاه ترتیب داده شده بود. عروس در آن هنگام ۱۲ساله بود و در تنها مدرسهٔ دخترانهٔ تهران درس میخواند. مراسم عقد با تشریفات مفصلی انجام شد و حاصل این ازدواج دختر بزرگ احمدشاه، ایراندخت بود. گفته میشود بدرالملوک بسیار زیبا بود و احمدشاه به او علاقهٔ بسیار داشت. اغلب او را به تالار آینهٔ کاخ گلستان میبرد و به انعکاس عکس او در آینهها مینگریست و میگفت: «در اینجا من فقط یک بدری ندارم؛ بلکه هزاران بدری دارم.»احمدشاه ۳بار دیگر نیز ازدواج کرد و بهجز «لیدا جهانبانی» که از وی صاحب فرزندی نشد، صاحب ۲ دختر به نامهای «همایوندخت» (از خانمخانما معزی) و «مریمدخت» (از دلآرام) و یک پسر به نام فریدونمیرزا(از فاطمه) شد. او جوان ترین شهریار دودمان قاجار بود.
احمدشاه اندکی پس از کودتای ۳ اسفند ۱۲۹۹ و قدرت گرفتن سردار سپه به اروپا رفت و پس از آن که سردار سپه به وفاداری به شاه سوگند خورد، به ایران بازگشت. پس از قدرتگرفتن سردار سپه و تحمیل خود به احمدشاه بهعنوان نخست وزیر، احمدشاه به دلیل ناخوشی برآن شد که دگرباره به اروپا سفر کند. در هنگام اقامت وی در اروپا، با رأی مجلس موسسانی که سردار سپه ترتیب داده بود از قدرت برکنار شد و بدینسان پادشاهی دودمان قاجار به پایان رسید. در زمان این شاه وقایع مختلفی در ایران رخ داد که معروف ترین انها جنگ جهانی اول و اشغال ایران توسط متفقین بود حکومت مرکزی هم که فاقد قدرت نظامی لازم بود نتوانست جلوی اشغال گران را بگیرد. پس از کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ عملا قدرت از دست او خارج شد. به طوری که هیچ امری بدون رضایت سردار سپه به انجام نمی رسید.
در این زمان عثمانی نیز مدتی غرب و شمال غرب را در تصرف داشت. قرارداد 1907 هم که کشور را به سه بخش تقسیم می کرد عملا استقلال و تمامیت ارضی ایران را نقض می کرد. بدین معنی که مناطق شمالی و غربی و هم چنین شرقی ایران به منطقه تحت نفوذ روسیه و منطقه جنوب و جنوب غربی و جنوب شرقی به منطقه تحت نفوذ بریتانیا در امد. فقط بخش مرکزی بی طرف ماند که طی قرارداد 1915 بین روسیه و بریتانیا تقسیم شد. چندی بعد در روسیه با روی کار امدن حکومت بلشویکی به جای حکومت تزاری ،حکومت جدید رسما الغای قرارداد ۱۹۱۵ را اعلام نمود.
نخست وزیران معروف احمد شاه:
- حاج ابراهیم کلانتر
- قائم مقام فراهانی
- حاج میرزا آقاسی
- امیرکبیر
- سپهسالار
- مستوفی الممالک
- امین السلطان
- عین الدوله
- مشیر الدوله
- مشیر الدوله پیرنیا
- قوام السلطنه
- وثوق الدوله
چهره های معروف دوران احمد شاه:
- محمدعلی میرزا دولتشاه
- میرزا رضا کرمانی
- میرزای شیرازی
- کامران میرزا
- ظل السلطان
- تاج السلطنه
- فروغ الدوله
- فخر الدوله
- شعاع السلطنه
- ارشد الدوله
- سالار الدوله
- مهد علیا
واكنش احمدشاه به انقراض قاجاريه:
در روز نهم آبان 1304 با تصويب ماده واحدهاي در مجلس شوراي ملي، انقراض سلسله قاجار در ايران رسماً اعلام شد. اين رويداد تاريخي نتيجه عزم رضاخان پهلوي براي كسب قدرت مطلق در كشور بود. تا پيش از اين، رضاخان با مسئوليتهايي چون فرمانده ديويزيون قزاق، سردار سپه و نخست وزير از بيشترين اختيارات در كشور برخوردار بود ولي قبضه كامل قدرت نيازمند كنار نهادن احمد شاه و سلطنت او بود. از اهدافي كه رضاخان در طرح موضوع «جمهوري» دنبال ميكرد نيز دستيابي به همين هدف بود. رضاخان با اعلام اين موضوع در حقيقت به دنبال برچيدن بساط سلطنت قاجار و به قدرت رسيدن بود، به ويژه كه حكومت لائيك آتاترك نيز كه صميميترين دوست وي در خارج از كشور و خط دهنده رضاخان در مبارزه با مباني اعتقادي مردم بود الگوي حكومت او شده بود.
براساس محاسبات رضاخان حذف سلطنت احمد شاه قاجار مهمترين عامل در فراهم آوردن زمينه قدرت مطلق مورد نظر بود. رضاخان پهلوي به محض آن كه در سوم آبان 1302 به مقام نخستوزيري رسيد، احمد شاه را ناچار كرد مجدداً رهسپار اروپا شود.
یک برادر احمدشاه به عنوان نايبالسلطنه در تهران ماند و رضاخان او را نيز وادار كرد در امور دولت دخالت نكند. در چنين شرايطي قاجارها هيچگونه قدرتي در اختيار نداشتند و تمام قدرت حكومت در دست رضاخان بود. رضاخان در غياب احمد شاه روز به روز موقعيت خود را تحكيم ميكرد و در عين حال ميكوشيد تا با تبليغاتي گسترده عليه احمد شاه او را نسبت به سرنوشت مملكت لاقيد و بياعتنا نشان دهد. عوامل رضاخان در شهرهاي مختلف چنين تبليغ ميكردند كه شاه علاقهاي به ايران ندارد و به دنبال عياشي در فرنگ است.
احمد شاه پس از تثبيت موقعيت رضاخان در ايران و به خصوص پس از رأي اعتمادي كه با نيرنگ، توطئه و فشار در 22 فروردين 1303 از مجلس گرفته شد، براي بازگشت به ايران در حالتي ترديد آميز به سر ميبرد. اما پس از مدتي مطالعه تصميم به بازگشت به ايران و حفظ سلطنت گرفت. انگليسيها وقتي كه از تصميم شاه براي عزيمت به ايران مطلع شدند، نزد او رفتند و ضمن مبالغه در اوضاع آشفته ايران صلاح او را در اين دانستند كه تا مدتي از رفتن به ايران چشم بپوشد تا رضاخان بتواند امنيت لازم را در كشور فراهم آورد.
انگليسيها قيام شيخ خزعل را نمونهاي از عدم امنيت برشمردند و احمد شاه كه از واقعيات پشت پرده تا حدود زيادي بيخبر بود، به راستي باور كرد كه در گوشه و كنار كشور شورشهايي وجود دارد كه حتي در صورت ورود وي به ايران ممكن است جان او به خطر بيفتد. هر چه مدت توقف شاه در اروپا بيشتر ميشد، تبليغات طرفداران رضاخان هم مبني بر اين كه شاه علاقهاي به سرنوشت ايران ندارد، بيشتر ميشد و مردم نيز جوسازيها را باور ميكردند. در اواخر 1303 هنگامي كه شيخ خزعل عليه رضاخان در خوزستان قيام كرد، احمد شاه نيز به حمايت از او برخاست. رضاخان نيروي بزرگي براي سركوب خزعل اعزام كرد. مجلس، خزعل و هوادارانش را خائن خواند. سپس با ميانجيگري انگليسيها كه درباره نفت و گسترش فعاليت شركت نفت انگليسي ـ ايراني با رضاخان به توافق رسيده بودند، خزعل به رضاخان تسليم و به تهران فرستاده شد.
خوزستان نيز به وسيله ارتش رضاخان تصرف شد. پس از سركوب قيام خزعل و در زمستان 1303 رضاخان با شورش كردها به سركردگي اسماعيل سميتقو مواجه شد. اين قيام كه از غرب درياچه اروميه آغاز شده بود نيز توسط رضاخان سركوب شد.
به دنبال اين رويداد ايلات تركمن خراسان نيز كه عليه رضاخان بپا خاسته بودند سركوب و يا تسليم شدند. پس از اين حوادث، رضاخان در ادامه تبليغات عليه سلطنت احمد شاه چنين وانمود كرد كه در پس همه اين شورشها، قاجارها قرار گرفتهاند. در بهمن 1303 اين جوسازيها به مجلس شوراي ملي منتقل شد و رضاخان تأكيد كرد كه ادامه همكاري بين او و دودمان قاجار غير ممكن است. مجلس تحت فشار رضاخان در 26 بهمن همان سال فرماندهي كل قوا را به رضاخان سپرد و به قدرت روز افزون وي در كشور صحه گذاشت. از سوي ديگر رضاخان به منظور فريب افكار عمومي و آرامش اوضاع، به موازات اين تحولات، ظاهري ترقيخواه به خود گرفت. او از توزيع اراضي دولتي ميان كشاورزان، تقليل ساعات كار كارگران، آزادي بيان و مطبوعات، تشكيل احزاب، حق اعتصاب و انتخابات آزاد صحبت به ميان آورد. در نيمه اول 1304 تبليغات گستردهاي درباره ترقي خواهي و ميهن پرستي رضاخان به راه افتاد.
خمير مايه اين تبليغات ضرورت جلوگيري از بازگشت احمد شاه و لزوم خلع دودمان قاجار بود. با تبليغاتي كه توسط عوامل رضاخان انجام گرفت بدبيني نسبت به احمد شاه فزوني يافت. هر چه مواضع رضاخان مستحكمتر ميشد، تبليغ عليه احمد شاه نيز گستردهتر ميگشت. آرام آرام و با برنامه قبلي تلگرافهايي از سوي فرماندهان نظامي و حكام بعضي ايالات به مركز مخابره شد كه عدم صلاحيت شاه را در ادامه سلطنت تأكيد ميكردند و خواستار سلطنت رضاخان بودند.
در كنار اين تلاشهاي زيركانه، در ميان مردم چنين شايع كردند كه احمد شاه ممكن است بدون توجه به زحمات و كوششهاي رضاخان درصدد خلع او از نخست وزيري برآيد و بار ديگر اوضاع سامان يافته كشور را آشفته سازد. مردم كه به شدت از تشديد هرج و مرج در كشور بيم داشتند به ادامه حكومت رضاخان تمايل نشان ميدادند و به اين ترتيب زمينه ذهني بيشتري براي بركناري احمد شاه فراهم ميشد.
تبليغات رضاخان و طرفدارانش عليه احمد شاه تا به آن اندازه بود كه شخصيتهايي مانند مدرس نيز نتوانستند كاري در خنثي كردن آن انجام دهند. پس از آن كه عمال انگليس اذهان مردم را به سود رضاخان آماده كردند، سرانجام در نهم آبان 1304 ماده واحدهاي به صورت طرح تقديم مجلس پنجم شد كه در آن خلع قاجار از سطنت و سپردن حكومت موقت به رضاخان خواسته شده بود.
اين ماده واحده به پيشنهاد «سيد محمد تدين» نايب رئيس مجلس مطرح شد. براساس اين پيشنهاد مسؤوليت تعيين شكل حكومت آتي بر عهده مجلس مؤسساني بود كه بايد بعداً تشكيل ميشد. پيشنهاد تدين در همان روز طرح، با 80 رأي مثبت از مجموع 85 نماينده حاضر در مجلس به تصويب رسيد و بدين ترتيب به حدود ۱۳۰ سال حاكميت سلسله قاجار بر ايران خاتمه داد.
متن طرح قانوني انقراض قاجاريه به شرح زير بود:
«مجلس شوراي ملي به نام سعادت ملت ايران انقراض سلسلة قاجاريه را اعلام نموده و حكومت موقتي را در حدود قانون اساسي و قوانين موضوعة مملكتي به شخص رضاخان پهلوي واگذار مينمايد. تعيين حكومت قطعي موكول به نظر مجلس مؤسسان است كه براي تغيير مواد 36 و 37 و 38 و 40 متمم قانون اساسي تشكيل ميشود.»
بعد از تصويب طرح انقراض قاجاريه در مجلس، رضاخان سردار سپه با عنوان جديد «والا حضرت اقدس» رياست حكومت موقتي را تا تعيين تكليف حكومت آيندة ايران به دست گرفت. احمد شاه قاجار با صدور اعلاميهاي در پاريس خلع خود را از سلطنت غير قانوني اعلام كرد و خود را «پادشاه قانوني مشروطة ايران» خواند، امّا رضاخان بياعتنا به اعتراض پادشاه مخلوع، برادر و وليعهد او محمد حسن ميرزا را نيز به خفت از كشور اخراج كرد. 10 روز پس از خلع احمد شاه از سلطنت سفير انگلستان نزد رضاخان رفت و طي يادداشتي از سوي دولت انگلستان حكومت وي را به رسميت شناخت.
فرداي همان روز نيز سفير شوروي به ديدار رضاخان شتافت و به رسميت شناختن حكومت او را توسط دولت متبوعش اعلام كرد. با حمايت همه جانبهاي كه از سوي دولتهاي بزرگ خارجي صورت گرفت، رضاخان روز 15 آذر 1304 مجلس مؤسسان را با نطق خود افتتاح كرد. اين مجلس پس از 6 روز بحث،رضاخان را به پادشاهي ايران انتخاب و سلطنت را در خانواده او موروثي اعلام كرد.
سکه های دوران احمد شاه قاجار :
- 50 دینار
- 100 دینار
- شاهی سفید
- شاهی دایره کوچک
- شاهی صاحب الزمان
- ربعی دایره بزرگ
- ربعی دایره کوچک
- 500 دینار خطی
- 500 دینار تصویری
- 1000 دینار خطی
- 1000 دینار تصویری
- 1000 دینار همایونی
- 2000 دینار خطی
- 2000 دینار تصویری
- 2000 دینار همایونی
- 2 قران
- 5000 دینار تصویری
لازم به ذکر است که احمد شاه ذاتا استعداد رهبری نداشت. او در پاریس به خرید و فروش زمین پرداخت و از این راه سود کلانی عاید او گردید.
زمانی که مشروطه خواهان تهران را تصرف کردند محمد علی شاه به دلیل علاقه مفرط به او حاضر نمی شد او را برای تاجگذاری به مشروطه خواهان واگذار کند اما به دلیل فشار مشروطه خواهان به این امر تن داد.
تاريخ فوت، محل فوت، هنگام فوت، محل دفن:
احمدشاه در اسفند سال ۱۳۰۸ خورشیدی (۱۹۳۰ میلادی) براثر ورم کلیه در «نویی سورسن» در حومهٔ پاریس درگذشت.
جسد او طبق وصیتش به عتبات عالیات حمل و در کنار آرامگاه پدرش محمد علی شاه در کربلا دفن شد.
[b]منبع:
ویکی پدیا
ویرایش توسط بهمن پور : 2015-01-05 در ساعت 12:58
کاربران زیر به خاطر این پست از شما تشکر کرده اند : : مریم مرادی (2015-01-10)
کاربران زیر به خاطر این پست از شما تشکر کرده اند : : مریم مرادی (2015-01-10)
کاربران زیر به خاطر این پست از شما تشکر کرده اند : : مریم مرادی (2015-01-10)
کاربران زیر به خاطر این پست از شما تشکر کرده اند : : مریم مرادی (2015-01-10)
مشاوره و کارشناسی بیمه عمر و آتیه پاسارگاد - بهمن پور 09306610039 در واتساپ
بیمه عمر و آتیه پاسارگاد آرامش در زندگی :::... @pasargadbahmanpoor. همین الان..
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)