|
|
|
|
داستان خجالت کشیدن از مرتضی پاشایی به زبان مهراب قاسمخانی
مهراب قاسم خانی طنزنویس مشهور سینما و تلویزیون ایران، در یادداشتی که در صفحه اینستاگرام خود منتشر کرد، روایت جالبی از اولین شب آشنایی اش با مرتضی پاشایی که این روزها متاسفانه در بستر بیماری به سر می برد، منتشر کرد که متن آن را اینجا می خوانید:چند ماه پیش یه شب توی مراسمی بودم که یه جوونی با کلاه و عینک آفتابی اومد جلو و با صدای خیلی آرومی ازم پرسید «آقای قاسم خانی اینجا جای کسیه؟» و نشست روی صندلی کناریم.
اواسط مراسم وقتی مجری داشت مهمان ها رو یکی یکی معرفی می کرد، اسم مرتضی پاشایی رو صدا کرد و من ناخودآگاه به اطراف سالن نگاه کردم که ببینمش که یهو همون جوون از جاش بلند شد و برای بقیه دست تکان داد! خیلی خجالت کشیدم از این که نیم ساعت کنارش نشسته بودم و یه کلمه هم باهاش حرف نزدم بودم، چون نشناخته بودمش…
ولی خودش آروم بود. انگار عادت کرده بود که دیگه نشناسنش. احساس کردم که من اولی نبودم… از اون شب دیگه ندیدمش ولی هر هفته به امید خبر بهبودیش مرتضی پاشایی رو گوگل می کنم. دلم میخواد یه بار دیگه این فرصت رو پیدا کنم که کنارش بشینم و کوتاهی اون شبم رو جبران کنم…امیدوارم این بیماری نفرت انگیز دست از سرش برداره. امیدوارم این فرصت رو داشته باشم که من برم جلو و ازش بپرسم «آقای پاشایی ینجا جای کسیه؟»
کاربران زیر به خاطر این پست از شما تشکر کرده اند : : مریم مرادی (2015-01-10)
بیوگرافی مرتضی پاشایی + عکس
نام اصلی: مرتضی پاشایی
زادروز: ۱۳۶۳
سبکها: پاپ
کار(ها): خواننده، آهنگساز، تنظیمکننده
ساز(ها): گیتار و پیانو
بیوگرافی مرتضی پاشایی از زبان خودش
مرتضی پاشایی هستم متولد ۱۳۶۳/۵/۲۰ ساکن غرب تهران (آریا شهر) و در حال حاضر دانشجوی رشته گرافیک هستم از دوران کودکی همیشه نسبت به موسیقی یه حس خاص و مبهمی داشتم.و میدونستم که یک روز باید همین راه رو دنبال کنم.
در سن ۱۴ سالگی موسیقی رو با زدن گیتار شروع کردم ولی درحین کار با مخالفت خانواده مواجه شدم.ولی بازم با پای فشاری های خودم وعلاقه ای که به موسیقی داشتم سر از کر باز نزدم وهرگز پشیمون از ادامه راه نشدم. وبه این کار ادامه دادم و خوب الان چند سالی هست که دیگه این کارو به صورت حرفه ای دنبال میکنم و اصولا تمام وقتم رو صرف این کار میکنم تا بتونم بهترین کار با کیفیت عالی بیرون بدم و به هیچ عنوان کارم رو سطحی دنبال نمیکنم.بیشتر موزیک های خارجی گوش میدیم علاقه زیادی هم به مصاحبه کردن ندارم.
دوست آروم و بی سرو صدا بیام بالا برخلاف دیگران خصوصیات اخلاقی من یا همیشه خیلی آروم هستم یا خیلی شوخی میکنم. با هرکسی نمی تونم بسازم خیلی حساس هستم.
آغاز فعالیت هنری مرتضی پاشایی
مرتضی پاشایی از سال ۱۳۸۹ با انتشار اینترنتی قطعات خود شروع به کار کرد، او با قطعه یکی هست به شهرت رسید. مرتضی پاشایی را پیرو سبک شادمهر عقیلی و محسن یگانه میدانند. مرتضی پاشایی در پاییز سال ۱۳۹۱ با انتشار آلبوم یکی هست به جمع خوانندگان آلبوم دار پاپ ایران پیوست. به اعتقاد خیلی از کارشناسان مرتضی
پاشایی پدیده سال موسیقی پاپ فارسی بود.
آلبومهای مرتضی پاشایی
یکی هست: نخستین آلبوم مرتضی پاشایی که در سال ۱۳۹۱ منتشر شد. این آلبوم دارای ۱۲ قطعه است. ترانه سراهای این آلبوم، مهرزاد امیر خانی و علی بحرینی هستند. آهنگسازی این آلبوم را خود مرتضی پاشایی انجام داده و کار تنظیم را نیز مرتضی پاشایی و میلاد ترابی انجام دادهاند.
تک آهنگهای مرتضی پاشایی
-روز برفی (همراه با محمدرضا گلزار) -ادعای عشق (نسخه غیر رسمی) – عصر پاییزی – بغض (تقدیم به بنیامین بهادری) – جاده یک طرفه – نفس – به گوشت میرسه – بزار بگم – چند روز – چشمای من – چطور دلت اومد – دل من دل تو – دروغ دوست داشتنی – عشق من – گریه کن – ماه من – من و ببخش – مثل شیشه – میخوام بگم – میمیرم – تقصیر – تو فکرتم – تو راست میگی – یادته – یکی هست – زیادی – شاید بپرسی -ستایش -گل بیتا -روتو برگردون -حالا اومدی -تورفتی -گل اطلسی -بزار بگم -ماه من -قسم -آدم کش -ادم آهنی
بیماری مرتضی پاشایی
مرتضی پاشایی خواننده پاپ کشورمان مدتی بود که با یک بیماری سخت دست و پنجه نرم می کرد. وی بر اثر بیماری گوارش مدتی در بیمارستان بستری شد و تحت عمل جراحی قرار گرفت.
«مرتضی پاشایی» درگذشت
«مرتضی پاشایی» خواننده جوان موسیقی پاپ کشورمان پس از مدتها مبارزه با بیماری مهلک سرطان در تاریخ بیست و سوم آبان ۱۳۹۳ دارفانی را وداع گفت. / ( روحش شاد)
سایت آی آر جوان
ویرایش توسط صدای رسا : 2014-11-17 در ساعت 14:22
کد آهنگهای پیشواز ایرانسل از مرتضی پاشایی
۴۹۱۱۳۴ نگران منی
۲۲۱۱۵۶۳ مثل شیشه
۳۳۱۷۳۲۱ بغض
۳۳۱۷۳۲۲ دل من دل تو
۳۳۱۷۳۲۳ جاده یک طرفه
۳۳۱۷۳۲۴ نفس
۳۳۱۷۳۲۵ ستایش
۳۳۱۳۲۲۵ یکی هست
۳۳۱۳۲۲۶ تو راست میگی
۳۳۱۳۲۲۷ گریه کن
۳۳۱۳۲۲۹ شاید
۳۳۱۴۷۲۸ یکی بود. یکی نبود
۳۳۱۴۷۲۹ باید کاری کنی
۳۳۱۴۷۳۰ بیا برگرد
۳۳۱۴۷۳۱ نبض احساس
۳۳۱۴۷۳۲ برو
۳۳۱۴۷۳۳ بخدا
۳۳۱۴۷۳۴ خاطره ها
۳۳۱۴۷۳۵ دقیقه های اخر
۳۳۱۴۷۳۶ عشق یعنی این
۳۳۱۴۷۳۷ دیدی
۳۳۱۳۲۳۰ چشمای من
۳۳۱۳۲۲۸ به گوشت میرسه
۳۳۱۴۷۳۸ا رزو
کاربران زیر به خاطر این پست از شما تشکر کرده اند : : مریم مرادی (2015-01-10)
کاربران زیر به خاطر این پست از شما تشکر کرده اند : : مریم مرادی (2015-01-10)
گفتگویی منتشر نشده از مرتضی پاشایی
ــ من از اول با برنامهریزی آمدم چون میخواستم خواننده شوم. البته اول در نظر داشتم هنرپیشه شوم و حتی کارهایی هم در زمینه تئاتر انجام دادم،اما خیلی زود و در ۱۴ سالگی به صورت نسبتا جدی وارد کار موسیقی شدم. ساز میزدم و آهنگ میساختم. اتفاقا آهنگهای مختلفی هم میساختم. فراموش نکنید اولین قطعهای از من که خیلی گل کرد، مربوط به حدود ۱۲ سال بعد یعنی ۲۶ سالگیام بود.
ــ اول که کارم را شروع کرده بودم همه میگفتند شبیه محسن یگانه میخوانم... من همان موقع هم گفته بودم که کار خودم را میخوانم و سبک ملودیها وحتی تن صدایم با آقای یگانه فرق دارد. کمکم همه متوجه شدند که من سبک و سیاق کار خود را دارم و واقعا هم همیشه سعی داشتم کار خودم را بکنم و سبک و سیاق خودم را به دست بیاورم.
ــ خیلیها فکر میکنند که کنسرتهایم بعد از ماجرای مشخص شدن بیماریام شروع شد، در حالی که این طوری نیست. من بعد از انتشار قطعه «یکی هست» و محبوب شدن آن، کنسرتی در کرج داشتم که با استقبال گستردهای روبرو شد. بعد از آن کنسرت بزرگ تهران را برپا کردم که فوقالعاده بود. بعد از کنسرت تهران که با استقبال فراتر از تصور همشهریهای عزیزم همراه شد، تور دور ایران را آغاز کرد. سفرهایی که باعث شد از نزدیک با اکثر شهرها، آداب و رسوم و قلب مهربان مردم سرزمینم آشنا شوم و مردم همه این شهرها با انرژی فوقالعادهشان، مرا روی صحنه غافلگیر کردند. همان موقع قرارداد کنسرتهای شهرستان ما برای بسیاری از شهرها بسته شده بود و بعد که ماجرای بیماریام مشخص شد این روند شدت گرفت. من اصلا نمیخواستم این را اعلام کنم، اما کمکم همه فهمیدند.
ــ اوایل باور نمیکردم و خیلی برایم سخت بود. اما کمکم باور کردم و به این باور قلبی رسیدم که خداوند میخواهد مرا امتحان کند و من باید از این امتحان سربلند بیرون بیایم. راهش این بود که تا سر احد امکان روی کارم تمتمرکز شوم واز مردیم که اینقدر به من لطف دارند انرژی میگیرم...
ــ مردم باید بدانند بیماری سرطان هم در بسیاری از مواقع قابل درمان است و آنها باید به بیمارانی که این بیماری را دارند روحیه بدهند. من تا آ]رین لحظه تلاش و مبارزه میکنم و البته در نهایت همان میشود که خدا میخواهد.
ــ مشهور شدن کار سادهای است و خیلیها هم مشهور هستند اما آن کسی ماندگار است که بتواند محبوب شود. از اولین روزهایی که اسم و رسمی پیدا کردم سعی کردم نشان دهم که موفقیت من اتفاقی نیست و لیاقت آن را دارم. سعی کردم رفتارم را با مردم و دوستان و نزدیکانم تغییر نکند. سعی کردم همان مرتضای آرام و بیآزار باشم و همه عشقی را که در درون من است، به هموطنان و مخاطبانم هدیه دهم. فکر میکنم چون حرفم از دلم برمیآمد مردم هم آن را پذیرفتند.
اخبار فرهنگی - شرق
یادداشت مرتضی پاشایی که پس از مرگش پیدا شد :
مادر مرتضی میگوید این نوشته را در دفتر یادداشت کوچکی روی میز مرتضی پیدا کرده است ..
میخوام باهات حرف بزنم ، باهات درد و دل کنم
وقتی بهم گفتن که اومدی سراغ من
خیلی جا خوردم ، خیلی ترسیدم
بغلت که نکردم هیچ
میخواستم تا اونجا که میتونم ازت فرار کنم
اما انگار تو ،
قسمت من بودی ،
قسمت خود خود من ،
عین سایه دنبالم بودی
همیشه
همه جا
شب ها خواب و ازم میگرفتی
روز ها نمیزاشتی بزنم زیر آواز
منو اسیر خودت کردی
راستی ؟
تو از کجا اومدی ؟
سرطان جون
چرا من ؟؟
دیوونم
نمیدونستم به هیچکس رحم نمیکنی ،
الان دیگه ازت نمی ترسم
فقط ازت یه خواهش دارم
اینکه یه کم دیگه بهم فرصت بدی
تا واسه مردمم
که عاشقشونم
بخونم
بهم فرصت بدی تا یه آلبوم دیگه بسازم
یه آلبوم که وقتی نبودم
منو به یاد مردمم بیاره
میترسم
نه از تو
میترسم
نه از این درد لعنتی که انداختیش به جونم
میترسم از اینکه
یه روز فراموشم کنن ..
مردمی که تک تک ترانه هامو
به عشقشون خوندم ..
سرطان
بهم امون بده
عید 94 رو ببینم ،
خواهش میکنم ازت
خواهش!!!!!
کاربران زیر به خاطر این پست از شما تشکر کرده اند : : مریم مرادی (2015-01-10)
کاربران زیر به خاطر این پست از شما تشکر کرده اند : : مریم مرادی (2015-01-10)
مهرزاد امیرخانی شاعر و ترانه سرایی که همواره در کنار مرتضی بود. فردی که بعد از فوت مرتضی به گنجینه اسراری تبدیل شده که تمامی خاطرات مشترک با مرتضی را در سینه اش دارد. او حالا به دنبال انتشار قطعاتی با صدای خودش است. چیزی که پیش از این و در ابتدای کارش هم به دنبال آن بوده است. آنچه در ادامه می خوانید اولین گفتگوی او بعد از درگذشت مرتضی پاشایی است:
با توجه به آن که تا به امروز خیلی کم گفتگو کرده ای، از نحوه آشنایی ات با مرتضی شروع کنیم، چگونه با هم آشنا شدید؟
– فکر کنم حدود ۸ سال پیش بود، یک شرکتی بود که مرتضی برای آنها آهنگسازی می کرد و من با آنها قرارداد خوانندگی بسته بودم، گاهی اوقات کارهایی که برای خودم می نوشتم را به آن ها نشان می دادم که آنها هم خوششان آمد و از من ترانه می گرفتند.
ترانه سرایی از کجا شروع شد؟ استعداد ذاتی بود یا در کلاس های ترانه سرایی شرکت کرده بودی؟
– قطعا استعدادی بوده که به این سمت کشیده شدم ولی در محضر اساتیدی چون پوران فرخزاد، عمران صلاحی، هادی طبائی اشعار کلاسیک را آموخته بودم و بعد از آن خودم کم کم پیشرفت کردم.
برگردیم به داستان آن استدیو.
– در آن استدیو مرتضی هم قرارداد خوانندگی داشت و چون ملودی های مرتضی هم خوب بود برای آن ها ملودی می ساخت. همان موقع مرتضی برای من یک ملودی ساخت که بنا به دلایلی من موفق به خواندن آن ترانه نشدم و خود مرتضی آن را خواند و پخش شد. نام آن قطعه «آدم آهنی» بود. برای اولین بار موقع ضبط آن آهنگ بود که من با مرتضی آشنا شدم، بعد از آن شماره مرتضی را گرفتم و قرار شد که به منزل من بیاید و به من گیتار آموزش بدهد. آن یک جلسه آموزش گیتار به پایان رسید، من و مرتضی بعد از آن حدود ۴سال همدیگر را ندیدیم. بعد از آن من در زیر زمین خانه ام برای خودم استدیویی زدم و به مرتضی زنگ زدم که بیاید و با هم کار کنیم. این داستان آغاز همکاری من و مرتضی بود و بعد از آن همواره با هم بودیم.
شاید برای خیلی از مردم داستان ساخت آهنگ هایی که با مرتضی تولید کردید جالب باشد، از بین تمامی قطعات مرتضی میخواهم داستان ساخت ۳ قطعه «جاده یک طرفه»، «بغض» و «نگران منی» را برای مردم تعریف کنی.
جاده یک طرفه
– مرتضی یک ملودی ای ساخته بود شبیه همین ملودی ای که همه از جاده یک طرفه شنیدند ولی دقیقا این نبود. من هم روی آن ترانه را نوشتم. وقتی گوش میدادی خوب بود ولی آن اتفاق خاصی که مد نظرمان بود نمی افتاد. اتفاقی که می گویم یعنی اینکه وقتی خودت که کار را ساختی گوش می دهی حس کنی که این کار می گیرد. مرتضی بارها ملودی را تغییر داد ولی به قول معروف نشد که نشد. یکی از دوستانمان به اسم مسعود محمدی هم آن موقع ها از مشهد به استدیو آمده بود.
موقعی که ملودی ساخته شد و من ترانه را نوشتم با پیانو و بدون هیچ ریتمی آن را خواند، من مشغول گوش دادن به این کار بودم که حس کردم صدایی شبیه ناله می آید، به اتاق کناری که رفتم دیدم دوستمان به دلایل شخصی و عاطفی مانند ابر بهاری در حال گریه است با مرتضی تصمیم گرفتیم از خانه بیرون برویم تا حال و هوای دوستمان بهتر شود. شاید باورتان نشود ولی مسیر تهران تا کرج را ۱۰ بار با ماشین رفتیم و برگشتیم، در تمام طول مسیر ماکت جاده یک طرفه را گوش می دادیم و ارتباط خوبی برقرار کرده بودیم. این داستان برای ۶ماه قبل از پخش این آهنگ بود. در تمام طول این ۶ماه نمی توانست این کار را تنظیم کند، هربار که می خواست آن را تنظیم کند حال خودش منقلب می شد، تا بالاخره یک روزاین قطعه راکامل تنظیم کرد و پخش شد و خدارا شکر مردم خیلی دوست داشتند.
بغض
– یک شب در منزلمان در گیشا بودیم که طبق معمول ابتدا مرتضی ملودی را ساخت و من هم روی ملودی ترانه را نوشتم، طبق معمول بارها و بارها گوش میدادیم کار را، راه میرفتیم و آنقدر غرق آهنگ می شدیم که به یکدیگر برخورد می کردیم، نسخه ماکت این کار ۲گام پایین تر از اینی بود که پخش شد، بعد از آن به بیمارستان رفتیم و آندوسکوپی و سایر ماجرا، دکتر که نتیجه آندوسکوپی را مشاهده کرد گفت هرچه سریع تر باید بستری شود و حتی نامه نگاری های مربوط به بستری مرتضی به بیمارستان بهمن هم در حال انجام بود. وضعیت حاد بود و آن تومور لعنتی راه خروجی معده مرتضی را بسته بود و بدن مرتضی نمی توانست هیچ غذایی را از آن قسمت رد کند، دکترها باید یک چیز مصنوعی ایجاد می کردند که راه خروج معده مرتضی باز شود.
دکتر گفت ۲ یا ۳ روز دیگر باید بستری شوی، روزی که مرتضی باید بستری می شد به بیمارستان رفتیم و دکتر سریعا دستور بستری مرتضی را داد، ولی آنقدر مرتضی به دکتر اصرار کرد که باید به منزل بروم و این کار را به اتمام برسانم که سرانجام دکتر راضی شد تاریخ بستری شدن مرتضی را یک روز به تعویق بیاندازد. در این تاریخ من و چندتن از دوستان مرتضی می دانستیم که مرتضی سرطان دارد ولی خود مرتضی این داستان را نمی دانست. به منزل که آمدیم مرتضی مشغول ضبط نهایی آهنگ شد که متوجه شدیم یکی از دوستان که از داستان سرطان مرتضی با خبر است مشغول گریه کردن است، مرتضی هم با سختی هرچه تمام تر مشغول خواندن آهنگ بود، زیرا به خاطر درد شدید سخت بود که از دیافراگم برای خواندن آهنگ فشار بیاورد ولی سرانجام این کار را انجام داد.
دوست ما هم که متوجه این فضاها و داستان ها بود مشغول گریه کردن بود که مرتضی فهمید. بعد از آن از من پرسید: «مهرزاد مگر من سرطان دارم ؟ این دوستمان چرا اینطور گریه میکند؟» حقیقت این است که من در ان لحظه قفل کردم، بعد از چند ثانیه سکوت گفتم: نه، به خاطر آهنگ است که منقلب شده و خوشبختانه آن رفیقمان هم سریع داستان را عوض کرد و نگذاشت که مرتضی چیزی بفهمد. اولین باری که از زبان خودش کلمه سرطان را شنیدم همان موقع بود.
نگران منی
– زمان ساخت آهنگ «نگران منی» من شمال بودم، مرتضی ملودی را ساخته بود و به من زنگ زد، گفت احسان علیخانی با تو تماس خواهد گرفت و مضمون ترانه را به تو می گوید، احسان زنگ زد و داستان را برایم گفت، من هم دیدم هرچه این ترانه را بیشتر ببریم به سمت حال و روز مرتضی و اینکه یک مناجاتی باشد از زبان خود مرتضی با خدا خیلی بهتر و جذاب تر است، ترانه را نوشتم و پشت تلفن برای مرتضی خواندم، شب با دوستان تصمیم گرفتیم از آمل به رامسر برویم، در میانه راه بودیم که همه خواب بودند و من پشت فرمان بودم، مرتضی زنگ زد و گفت کاغد ترانه از دستم افتاده است و مستقیم رفته است درون شیارهای فضلاب که در سطح شهر است، ترانه را حفظ نیستم و دوباره برایم بفرست، من هم کل ماشین را گشتم ولی پیدا نکردم، سرانجام قرار شد مرتضی ملودی را دوباره برایم بگوید و من پشت فرمان ترانه را روی کاغذی بنویسم، ترانه را نوشتم و برایش خواندم و همان شب به استدیوی معین راهبر رفت و کار را خواند. نکته جالب اینکه ترانه جدید هیچ ربطی به ترانه قبلی نداشت و این ترانه خیلی بهتر شده بود.
حالا که به اینجا رسیدیم برای اینکه فضای مصاحبه را تغییر دهیم می خواهم یک خاطره خوب از مرتضی بگویی که تاکنون عنوان نکردی.
– مرتضی خیلی آدم شوخ و سرحالی بود، یعنی اگر شما ۲ساعت کنار این آدم بودی با شما بسیار صمیمی می شد و شوخی می کرد. بیشتر خاطراتمان مربوط به ساخت آهنگ بود، آن اوائل که شرایط مالی هیچ کداممان خوب نبود و همه داراییمان را برای استدیو و ساخت آهنگ گذاشته بودیم. ولی یک خاطره جالبی مربوط به اولین باری که با مرتضی بودیم و صدای پخش شدن یکی از آهنگهایش را در ماشین یکی از مردم شنیدیم. فکر می کنم آهنگ «تو راست میگی» بود که یک نفر پشت چراغ قرمز نیایش بود و صدا را زیاد کرده بود، گریه می کرد و بلند بلند می خواند، صحنه جالبی بود.
از داستان خواننده شدن خودت بگو، چه طور به این حرفه علاقه مند شدی؟
– پدرم سنتور می نواخت، یعنی با موسیقی بیگانه نبود، ۱۰ سالم بود که من را پیش فردی فرستاد تا الفبای موسیقی را یاد بگیرم، تا اینکه کم کم بزرگ شدم و در جمع های مختلف می خواندم و می دیدم که اطرافیان هم صدایم را تایید میکنند، تا اینکه یک روزی آگهی همان شرکتی را که گفتم دیدم و برای تست خوانندگی رفتم، قبول شدم و کلی ذوق کردم که دیگر همه چیز تمام است و خیلی سریع پیشرفت خواهم کرد ولی غافل از آن شرکت تاکنون هیچ آلبوم و آهنگی پخش نشده است. بعد از آن فهمیدم که راه را غلط رفتم، برای خودم استدیو زدم و ادامه داستان که تعریف کردم
ولی در این مدت از لحاظ خوانندگی خیلی کم کار بودی
– بله، دلیلش هم این بود که وقتی به صورت جدی ترانه را دنبال کردم حس کردم باید آن را به یکجایی برسانم و برای خوانندگی دیر نمی شود، وقتی کار با مرتضی نتیجه داد و کم کم با بیشتر خواننده ها در قسمت ترانه کار مردم متوجه شدم که راه را اشتباه نیامدم. به خاطر همین صبر کردم تا در قسمت ترانه به جای خوبی برسم تا با خیال راحت به سراغ خوانندگی بروم.
آلبومت در چه مرحله ای قرار دارد؟
– هم می شود گفت استارت آلبوم را زده ام و هم اینکه شروع نکرده ام، دلیل این حرفم هم این است که ۳کار آماده دارم و قرار بود در آلبوم باشد ولی تصمیم گرفتم که به صورت تک آهنگ پخش شود. آخر این هفته اولین کار پخش خواهد شد وبعد از آن هر ماه ۱ آهنک را منتشر می کنم، در این فاصله هم استارت کار را می زنم ولی روند آلبوم زیاد طول نخواهید کشید.
عوامل آلبومت شامل چه کسانی می شوند؟
– علی رهبری و آرین بهاری (گروه پازل) که همراه همیشگی من هستند، معین راهبر، میلاد ترابی، امین رستمی و سایر دوستان نیز من را در آلبوم همراهی خواهند کرد.
از آلبوم مرتضی چه خبر؟
– آلبوم که در روند تنظیم قرار دارد. ترانه ها از من خواهد بود. به جز ۱ ملودی تمامی ملودی ها را خود مرتضی ساخته است. در قسمت تنظیم نیز با تمامی افرادی که مرتضی می خواست با آن ها کار کند در ارتباطیم. به احتمال زیاد «مهران عباسی»، «معین راهبر»، «میلاد ترابی» و … حضور دارند. البته «سیروان خسروی» هم در قسمت تنظیم حضور خواهد داشت.
برای خیلی ها این سوال پیش می آید که مرتضی چقدر وکال آماده داشته که حالا می توان از ان ها یک آلبوم ساخت؟
– خب ببینید مرتضی حتی در زمینه ماکت هم آدم بسیار حساسی بود، یعنی وقتی یک کار را برای بار اول و ماکت می خواند با تمام حس آن را می خواند، زیاد معتقد بود همان حسی که بار اول به سراغت می آید بهترین حس است، به همین منظور الآن وکال ها خوب و آماده در اختیار داریم.
اخبار فرهنگی - موسيقي پارس
ویرایش توسط صدای رسا : 2015-01-05 در ساعت 11:13
کاربران زیر به خاطر این پست از شما تشکر کرده اند : : مریم مرادی (2015-01-10)
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)