تصویری را در یکی از شبکههای اجتماعی دیدم که اوضاعِ سالمندان را پس از دورانِ بازنشستگی در کشورهای مختلف مقایسه کرده بود. در تصویر، فردِ بازنشستهی سالمندی وجود داشت در ایران که به تاکسیرانی مشغول بود و فردی دیگر که در کشوری خارجی، درفضای سبزی زیبا روی نیمکتی نشسته و از طبیعت و دریا لذت میبرد و شادی و خرسندی در چهرهاش هویداست. حال نه اینکه همیشه اوضاع به این ترتیب باشد یا در همهی کشورهای خارجی جز ایران، همهی سالمندان و بازنشستگان در رفاه و آسایش باشند، اما بسیاری از سالمندان را بارها دیدهایم که علیرغمِ شرایطِ بدنی نامناسب با سنین بالا، در حالِ تاکسیرانی یا دستفروشی هستند. تصویری که به طورِ یقین، قلبِ بسیاری از شما را نیز به درد میآورد.
متأسفانه شرایط اقتصادی افراد سبب میشود که پس از بازنشستگی نتوانند از پسِ مخارجِ زندگی بربیایند و مجبورند باز هم در بازارِ کار بمانند. البته بماند که بسیاری از افراد نیز سالهای سال کار کردهاند و زحمت کشیدهاند و بیمه هم ندارند و انگار چرخهی کار کردنِ آنان تا آخرِ عمر ادامه خواهد یافت.
در این اوضاع، شهر نیز سالمندان را به نوعی از خود میراند. فضاها و ساختمانهای شهر گویی با سالمندان غریبه هستند. حقوقِ شهروندی آنان نادیده گرفته میشود. سالمندان محلی مناسب برای گردهم آمدن و گذران اوقاتِ فراغتِ خود ندارند و به ناچار به خُرده فضاهای محلات روی آوردهاند. کشورها باید آمادگی لازم برای پذیرفتن افراد در دورهی سالمندی را داشته باشند. شهرِ دوستدارِ سالمند، دو مولفهی مؤلفه مناسبسازی محیط کالبدی شهرها و ارتقای ساختارهای اجتماعی- اقتصادی را مد نظر قرار میدهد. اگر این دو مولفه در شهرهای امروز رعایت شده باشد، میتوان با تقریبِ بالا مطمئن بود که افراد در زمانِ بازنشستگی یا به طورِ کلی هنگامِ سالمندی، از حقوقِ طبیعی و حیاتی خود بهرهمند بوده و شهر مجالی برای خدمترسانی بهینه به آنان خواهد بود.
در سال 2006، سازمان بهداشتِ جهانی با همکاری موسسه تحقیقاتی سالمندان در دانشگاه ایالت پورتلند آمریکا، خصوصیات شهرهای دوستدارِ سالمند را در هفت شاخص تعیین کردند. همچنین سازمان بهداشت جهانی، شهر نیوهیون(واقع در ایالت کنتیکت آمریکا) را به عنوان شهر محرک و نمایندهی توسعهی شهرهای دوستدار سالمند انتخاب کرد و مسئولان و مدیران شهری نیوهیون، مسئولیتّ بزرگی را در راستای مناسبسازی محیط شهری و همچنین ایجاد و اصلاح ساختارهای اداری، قوانین و مصوبات به لحاظ اجتماع، اقتصادی و فرهنگی نیز تلاشهای قابل تقدیری را در راستای مناسبسازی محیط اجتماعی برای ایجاد شهر دوستدار سالمند به اجرا گذاشتند. در حال حاضر از شهر نیوهیون به عنوان شهری موفق در ایجاد فضای شهری دوستدار سالمند یاد میشود و الگوی شهرهای جهان در این زمینه است.
نکته اینجاست که تنها نمیتوان به یکی از دو مولفهی اصلی شهرِ دوستدارِ سالمند پرداخت. چرا که دورهی سالمندی، به دلیلِ حساسیت نیاز به تأمین شرایط اقتصادی و اجتماعی مناسب نیز دارد تا هدفِ اصلی این موضوع به خوبی محقق شود. متأسفانه بسیاری از شهرهای ما از حداقل استانداردها نیز در حوزهی کالبدی، اقتصادی و اجتماعی برخوردار نیستند. یک شهردارِ دوستدارِ سالمند باید حمل و نقل و مسکنِ مناسب داشته باشد و بتواند نیازهای عمومی فردی و اجتماعی را تأمین کند. در چنین شهری اگر کرامت و منزلت اجتماعی، مواردِ درمانی، بهداشت، امنیت و مسائلی از این قبیل برای سالمندان در نظر گرفته شود، و به عبارتی ساختارِ شهر در خدمتِ تأمین نیازهای مختلفِ سه حوزهی یاد شدهی کالبدی، اجتماعی و اقتصادی این افراد باشد، گامی موثر در راستای تأمین سلامت روح و جسمِ این افراد برداشته میشود.
پیرمردی را میشناسم که رانندهی تاکسی است. عینکی تهاستکانی به چشم دارد. احتمالا کمرش درد دارد چون همیشه یک پُشتی به صندلیِ پیکانِ رنگ و رو رفته و فرسودهاش وصل است تا موقعِ رانندگی به آن تکیه دهد. به سختی فرمانِ ماشین را کنترل میکند. بسیار خوشرو و خوشبرخورد است. اما در دورانی که باید بازنشستگی توأم با آرامش را بگذراند، مجبور است در هوای به شدت گرمِ تابستان یک مسیرِ تکراری را هر روز بپیماید. در این مسیر حتا یک نیمکت هم وجود ندارد که در زمانِ انتظار برای آمدنِ مسافران، لحظهای در سایه بنشیند و استراحت کند. یک صندلیِ تاشوی کوچک دارد که نشستن روی آن آزارش میدهد، اما مجبور است برای فرار از گرما و آفتابِ سوزان به آن پناه ببرد.
نگارنده: نسترن کیوانپور