|
|
|
|
آذربايجان غربي: سردشت، قره كليسا، كليساي حضرت مريم و 11 كليساي مشابه ديگر، سواحل درياچه اروميه و 102جزيره اين درياچه و منطقه مراكان.
... و اما آذربايجان غربي از آن نظر كه به گواه برخي روايات، شهرستان سردشتش را زادگاه زرتشت ميخوانند، ضمن آن كه نخستين جايي بوده است كه پروتستانها در آن پناه گرفته اند و از سوي ديگر قره كليسا در آن واقع شده است كه برخي ارامنه آن را نخستين كليساي جهان ميدانند و به واسطه همه اين دلايل، اين استان براي مذاهب زرتشتي، ارمني و پروتستان سرزميني مقدس به حساب ميآيد.
پس از قره كليسا، از ميان 12 كليساي باقيمانده در اين استان من كليساي حضرت مريم را براي بازديد پيشنهاد ميكنم، چون تركيبي است از فرهنگهاي ايران باستان، چين و اروپا. اين كليسا روي خرابههاي آتشكدهاي زرتشتي بنا شده و بنابر روايتهاي محلي معماري چيني در طراحي محرابش نقش داشته و حتي سنگي در آن هست كه ميگويند از چين آورده شده است. هر كس پا به آذربايجان غربي بگذارد حتما درياچه اروميه و 102 جزيره زيبايش را فراموش نميكند، اما كمتر كسي پيدا ميشود كه گذر از جاده مسحور كننده اروميه به سنندج را تجربه كرده باشد يا بداند در شمال آذربايجان شرقي منطقه مراكان قرار گرفته كه جغرافيدانها به آن ميگويند قفقاز كوچك كه پر است از چشماندازهاي طبيعي.
اردبيل: كوههاي سبلان، آرامگاه شاه صفي، درياچه نئور، شورابيل، جاده اردبيل به پارسآباد مغان، حد فاصل دلتاي ارس به خزر و دامنههاي ارسباران و كوههاي تالش و آب گرم سرعين.
از شمال غربي ايران كه گفتم اردبيل را فراموش كردم.
در كتابهاي گردشگري از جاذبههاي اين استان معمولا به سرعين، مقبره شاه صفي، كوههاي سبلان، درياچه نئور و شورابيل اشاره ميشود. جاذبه ديگري از اردبيل ميشناسيد؟
جادههاي اردبيل بي نهايت دلفريبند. مسير اردبيل به پارس آباد مغان يكي از اين راههاست كه مثل خطي سبز روي زمين كشيده ميشود و ميرسد به جايي مابين دلتاي ارس به خزر، دامنههاي شرقي ارسباران و آخرين ستيغهاي شمالي كوهستان تالش، سرزميني كه گويي سبزترين جاي زمين است و نه شرجي سخت تابستان جنگلهاي شمال را دارد و نه سرماي تند كوهستانهاي آذربايجان را. سرزميني كه ديدنش خستگي چشمها را شفا ميدهد همانطور كه آب گرم سرعين، درد مفاصل را.
مازندران: روستاهاي كندلوس، چمستان، جواهرده وكلاردشت، جادههاي دوهزار سه هزار بلده به يوش، عباسآباد، نور به چمستان، مرزنآباد به كجور و جنگلهاي كهن.
مسافران نوروزي استانهاي شمال غربي كشور معمولا به استانهاي مازندران و گيلان هم سر ميزنند؛ البته اين 2 استان گردشگر زياد دارند و حتي مازندران با بيش از 5 ميليون نفر گردشگر در سال، مهمترين قطب گردشگري ايران شده است، اما هنوز جاذبههاي واقعي گردشگري اين استانها هم ناشناختهاند و نشانه اش انبوه مسافراني است كه از ساحل خزر دل نميكنند و همه روزهاي مسافرت را در همان حوالي ميگذرانند.
مردم در سفر به مازندران معمولا وقتشان را با خزر آبي و آرامش ميگذرانند يا اگر اهل نقشهخواني باشند و ادعاي سفركردن متفاوت داشته باشند شايد به كندلوس و چمستان و جواهر ده و كلاردشت هم بروند و اگر حرفهايتر باشند از جادههاي دو هزار و سه هزار، بلده به يوش، عباسآباد، نور به چمستان و مرزنآباد به كجور هم ديدن ميكنند، اما حيف از آن جنگلهاي انبوه و پر راز كه فراموش شده و بي بازديدكننده باقي ميمانند. فكر ميكنيد چند نفر در سفر به مازندران ياد گشت و گذار درجنگل هايش ميافتند؟ هيچ ميدانستيد جنگلهاي مازندران، قديمي ترين جنگلهاي جهان هستند، حتي قديميتر از آمازون و سوماترا؟
گيلان: بازار سنتي رشت، مرداب ساحلي انزلي، بازار آستارا، شهر لاهيجان، شهرستان فومن، ماسوله، دامنههاي درفك، زندگي بوميان تالش و اسالم، شهرستان سياهكل و منطقه ديلمان.
گيلان هم هر سال حدود 3 ميليون نفر مسافر دارد كه مقصد بيشترشان بازار رشت، مرداب ساحلي انزلي، بازار آستارا، لاهيجان و فومن، ماسوله و بندرت دامنههاي كوه درفك است، اما فقط شماري اندك از آنها مشتاقند با زندگي شگفتانگيز كوهنشينهاي تالش و جنگل نشينان اسالم آشنا شوند يا از لاهيجان راهشان را به سمت سياهكل كج ميكنند يا راهي ديلمان ميشوند تا بفهمند چه سحري در اين خاك سالها پيش الهام بخش خنيا گران شده است براي آفرينش موسيقي سنتي ديلماني.
بگذاريد بار ديگر به تبريز برگرديم و اين بار مسير تبريز به مشهد را پي بگيريم.
در اين مسير از زنجان، قزوين، تهران، سمنان، شاهرود و مشهد ميگذريم. از جاذبههاي اين مناطق با صرف نظر از تهران كه عليرغم داشتن بيش از100جاذبه گردشگري در گردابي از دود و آلودگي فرورفته توضيح بدهيد.
بعضي از گردشگران زنجان را هنوز با چاقوهاي دسته شاخي اش ميشناسند....
زنجان: گنبد سلطانيه، غار كتله خور.
ديگر ممكن نيست، چون چاقوهاي چيني، بازار زنجان را تسخير كردهاند! از اين استان فعلا گنبد سلطانيه معادل چيني ندارد و غار كتله خور.
گنبد سلطانيه در زمان احداث بلندترين بناي جهان بود وهنوز هم بلندترين گنبد جهان محسوب ميشود. بازديد از غار كتله خور هم پيشنهاد شايستهاي است. اين غار هنوز كاملا شناسايي نشده و برخي دهانههاي آن به دالانهايي پيچ در پيچ و طولاني وصلند كه هنوز پاي بشر به آنجا باز نشده و حتي برخي غارنوردان اعتقاد دارند اين غار اگر از غار عليصدر همدان (به عنوان بزرگترين غار آبي جهان) بزرگتر نباشد، كوچكتر نيست.
قزوين: قلعه الموت، دره طالقان، روستاهاي ييلاقي، درياچه يخزده در حد فاصل مسير شهرك به رودبارك كلاردشت.
مقصد بعدي اگر قزوين باشد بايد بدانيد دشت آن و كوهستانهاي مجاورش محل وقوع پارهاي از مهمترين تحولات تاريخي در ايران بوده است. امروز از آن تاريخ پرماجرا فقط قلعه الموت و يكي دو بناي ديگر در مركز استان باقي ماندهاند، اما حتي اگر اين بناها هم به يادگار نميماندند جذابيت چشماندازهاي طبيعي قزوين آنقدر هست كه مسافران به هوايش در آن توقف كنند. البته تجربه سفر به اين شهر به من ياد داده است كه بيشتر اين جاذبههاي طبيعي در نوروز براي سفر مناسب نيستند، چون در ارتفاعات واقع شده اند و آب و هواي شان فقط در تابستان معتدل ميشود.
دره طالقان و روستاهاي ييلاقيش مهجورترين جاذبه طبيعي قزوين است. از دره طالقان چندين راهگذار پس ازگذرازخط الراس البرز به كلاردشت و دوهزار و سههزار ميرسند. يكي از اين راهگذارها كه تقريبا از شهرك شروع شده است و در نهايت به رودبارك كلاردشت ميرسد روي گردنهها از حاشيه يك درياچه كم عمق ميگذرد كه در بيشتر ايام سال سطح آن يخ زده است و فقط كوهنوردهاي حرفهاي ميشناسندش.
سمنان: مسجد جامع، ييلاق شهميرزاد، مسجد تاريخانه، رختشويخانه دامغان، منطقه خوش ييلاق، جاده سمنان به شهميرزاد، جاده شاهرود به آزادشهر، آرامگاه بايزيد بسطامي و شيخ ابوالحسين خرقاني.
هرچند سمنان جاذبههايي مانند مسجد جامع، ييلاق شهميرزاد،مسجد تاريخانه، رختشويخانه دامغان و منطقه حفاظت شده خوشش ييلاق را دارد، اما جذابيتهايي كه قادرند سمنان را به يك قطب ممتاز طبيعت گردي تبديل كنند، جادههايي هستند كه از نقاط مختلف اين استان به سمت چشماندازهاي طبيعياش ميروند، مثل جاده سمنان به شهميرزاد و فولاد محله كه از حاشيه دشت كوير رد ميشود و شما را به ييلاقي سرسبز در دل كوهستان ميرساند يا جاده شاهرود به آزادشهر كه از بسطام و خرقان و حاشيه كوه ابرعبور ميكند. در بسطام بايد به زيارت مقبره بايزيد بسطامي برويد و پس از طي اندك فاصلهاي از اين شهر، به خرقان و آرامگاه شيخ ابوالحسن خرقاني ميرسيد. در انتهاي جاده شاهرود به آزادشهر، وارد استان گلستان ميشويد.
گلستان: پارك ملي گلستان، منطقه حفاظت شده جهاننما، منطقه خوش ييلاق، آشورده، تالابهاي سهگانه، تركمن صحرا، تالاب اينچهبرون، سواحل خزر، قلعه ماران، زندگي بوميان تركمن صحرا، بنادر گميشان تپه و حسينقليخان.
استان گلستان مرا ياد جادهاي مياندازد كه متاسفانه از وسط پارك ملي گلستان در حال عبور است و البته ياد آتشسوزيهاي فصلي و آخر از همه ياد طبيعت گردي....
اما استان گلستان علاوه بر پارك ملياش، چشم اندازهاي طبيعي ديگري هم دارد كه نبايد از آنها غافل شد. منطقه حفاظت شده جهان نما، منطقه حفاظت شده خوش ييلاق، آشورده، تالابهاي سه گانه تركمنصحرا، آلاگل، آلماكل و آجيگل، تالاب اينچه برون و سواحل خزر را در جايي كه پاكتر و خلوتتر و آفتابيتر از ديگر بخشهاي آن است بايد به فهرست جاذبههاي طبيعي اين استان بيفزاييد. يكي از جاذبههاي فراموش شده استان گلستان، قلعه ماران است كه از دور همچون كشتي بزرگي بر فراز قله از دل ابرها سر برآورده است.
زندگي بومي ساكنان تركمن صحرا و بنادر كوچكي همچون گميشان تپه و حسينقليخان هم ديدني است.
خراسان جنوبي: گردشگري روستايي در اطراف شهرهاي طبس، فردوس، گناباد، خواف و تايباد و جاده بيرجند - زاهدان (جاذبه كويرگردي)
مقصد بعدي ما، مشهد است كه خوشبختانه هر سال حدود 4 ميليون گردشگر مذهبي دارد و اين شمار گردشگران، براي يك شهر به نظر مناسب ميآيد.
از ديدگاه من، هنوز برنامه جامعي براي ساماندهي صنعت گردشگري در استان خراسان رضوي وجود ندارد؛ در حالي كه ميشود از حضور اين جمعيت انبوه براي فعالسازي ديگر جاذبههاي توريستي خراسان هم بهره گرفت اما اگر راه را كج كنيد به سمت بخشهاي خراسان جنوبي جلوههاي زندگي روستايي در مناطقي همچون فردوس، طبس، گناباد، خواف و تايباد براي مردم ايران كاملا ناشناخته است.
سيستان و بلوچستان: زندگي بومي در شهرهاي سراوان، خاش و ايرانشهر. بندرچابهار، شهرسوخته، منطقه حفاظت شده با هوكلات و حواشي رودخانه سرباز.
جادهاي كه از بيرجند در خراسان جنوبي به سمت سيستان و بلوچستان ميرود هم اگر امن باشد، ارزش ديدن دارد و چهرهاي خاص از زندگي كويري را نمايان ميكند كه در نقاط ديگر ايران پيدا نميشود.
علاوه بر اين جاده، مطمئنم زندگي بوميهاي سيستان و بلوچستان بويژه در شهرهايي مانند سراوان، خاش و ايرانشهر براي آنها كه به مردمشناسي علاقه دارند، جالب خواهد بود. بندر چابهار را به عنوان منطقهاي آزاد و شهر سوخته را هم به عنوان نمادي از تمدني 4000 ساله همه ميشناسند اما آيا منطقه حفاظت شده و سرسبز باهو كلات را هم ديدهايد؟ يا تا كنون به حواشي رودخانه سرباز كه تنها زيستگاه تمساحهاي پوزه كوتاه ايران است، رفتهايد؟
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)