|
|
|
|
احکام اموات
س 226: آيا در غسل و کفن و دفن اموات، مماثلت و همجنس بودن شرط است يا هر يک از زن و مرد ميتواند امور ميت ديگر را انجام دهد؟
همجنس بودن با ميّت فقط در غسل دادن او شرط است و در صورتي که غسل دادن ميّت به وسيله همجنس او امکان دارد، غسل دادن به وسيله غير همجنس صحيح نيست و غسل ميّت باطل است. ولي در تکفين و تدفين همجنس بودن شرط نيست.
س 227: امروزه در روستاها متعارف است که اموات را در منزل مسکوني غسل ميدهند. گاهي ميّت وصي نداشته و چند فرزند صغير دارد. نظر مبارک راجع به اين موارد چيست؟
تصرفات مورد نياز براي تجهيز ميّت از قبيل غسل و کفن و دفن، به مقدار متعارف، متوقف بر اذن ولي صغير نيست و اشکال از جهت وجود فرزندان صغير ايجاد نميشود.
س 228: شخصي بر اثر تصادف يا سقوط از ارتفاع فوت کرده است و جسد او خونريزي دارد، آيا بايد منتظر ماند تا خون، خود به خود يا با وسائل پزشکي بند بيايد يا اين که با وجود خونريزي جايز است اقدام به دفن او نمايند؟
تطهير بدن ميّت قبل از غسل در صورت امکان واجب است، و اگر انتظار براي توقف خونريزي يا منع آن ممکن باشد، واجب است.
س 229: استخوان مردهاي که حدود چهل يا پنجاه سال از دفن آن ميگذرد و مقبره او از بين رفته و تبديل به ميدان عمومي گرديده است، در اثر کندن نهري در آن ميدان ظاهر شده است. آيا لمس کردن استخوانها براي ديدن آنها اشکال دارد؟ آيا استخوانها نجس هستند؟
استخوان ميّت مسلماني که غسل داده شده است، نجس نيست؛ ولي دفن مجدّد آن زير خاک واجب است.
س 230: آيا براي انسان جايز است که پدر يا مادر و يا يکي از بستگان خود را در کفني که براي خودش خريده است، کفن کند؟
اشکال ندارد.
س 231: يک تيم پزشکي براي انجام آزمايشها و تحقيقات پزشکي احتياج دارند که قلب و بعضي از اعضاي مرده را از جسد او جدا سازند و بعد از گذشت يک روز از انجام آزمايشها و مطالعات، اقدام به دفن آن کنند. اميدواريم لطف نموده به سؤالات زير پاسخ فرمائيد:
- آيا با توجه به اين که امواتي که اين آزمايشها بر روي آنها اعمال ميشود از مسلمانان هستند، اقدام به اين کار براي ما جايز است؟
- آيا دفن قلب و بعضي از اعضاي جسد جداي از بدن ميّت جايز است؟
- آيا با توجه به اين که دفن جداگانه قلب و بعضي از اعضا مشکلات فراواني براي ما ايجاد ميکند، دفن آن اعضاء با بدن ميّت ديگر جايز است يا خير؟
در صورتي که نجات نفس محترمه يا دستيابي به تجارب علوم پزشکي که جامعه به آن محتاج است، و يا شناسائي نوعي بيماري که حيات مردم را تهديد ميکند، متوقف بر تشريح باشد، تشريح جسد ميّت جايز است، لکن لازم است تا آنجا که استفاده از جسد غير مسلمان امکان دارد، از جسد مسلم استفاده نشود. حکم شرعي اعضايي که از جسد مسلمان جدا شدهاند، اين است که با بدن دفن شوند، و اگرامکان نداشت، دفن جداگانه آنها اشکال ندارد.
س 232: اگر شخصي براي خودش کفني بخرد و هميشه در وقت نمازهاي واجب يا مستحب يا هنگام قرائت قرآن کريم، آن را پهن نموده و روي آن نماز و قرآن بخواند و هنگام مرگ از آن به عنوان کفن استفاده کند. آيا اين عمل جايز است؟ آيا از نظر اسلام صحيح است که انسان کفني را براي خود بخرد و بر آن آيات قرآني بنويسد و از آن فقط هنگام تکفين استفاده نمايد؟
موارد مذکور اشکال ندارد.
س 233: اخيرا جنازه زني در يک قبر قديمي که تاريخ آن به حدود هفتصد سال پيش بر ميگردد، کشف شده است. اين جنازه مشتمل بر اسکلت استخواني عظيم کامل و سالمي است که بر جمجمه آن مقداري مو وجود دارد. به استناد گفته هاي باستان شناساني که آن را کشف کرده اند، جنازه متعلق به يک زن مسلمان است. آيا جايز است -، اين اسکلت استخواني بزرگ و مشخص را از طرف موزه علوم طبيعي (بعد از بازسازي شکل قبر و قراردادن جنازه در آن) در معرض بازديد قرار داد تا موجب عبرت بازديد کنندگان از موزه علوم طبيعي گردد و يا با نوشتن آيات و احاديث مناسب باعث تذکر و موعظه ديدار کنندگان شود؟
اگر ثابت شود که اسکلتِ استخواني، متعلق به بدن ميّت مسلمان است، دفن فوري آن واجب است.
س 234: گورستاني در روستائي وجود دارد که ملک خاص کسي نيست و وقف هم نشده است، آيا جايز است اهالي اين روستا از دفن اموات شهر يا روستاهاي ديگر يا ميتي که وصيت کرده در آن قبرستان دفن شود، جلوگيري کنند؟
اگر قبرستان عمومي مزبور ملک خاص کسي يا وقف خاص اهالي آن روستا نباشد، نميتوانند از دفن اموات ديگران در آن قبرستان جلوگيري کنند و اگر شخصي وصيت کرده است در آن دفن شود، واجب است طبق وصيت عمل شود.
س 235: رواياتي وجود دارد دال بر اين که پاشيدن آب بر قبور مستحب است، مانند رواياتي که در کتاب �لآلي الاخبار� ذکر شده است، آيا اين استحباب مخصوص روز دفن ميّت است يا اطلاق دارد، چنانچه نظر مؤلف �لآلي الاخبار� چنين است؟ نظر جنابعالي در اين باره چيست؟
پاشيدن آب بر قبر در روز دفن مستحب است و بعد از آن نيز به قصد رجاء اشکال ندارد.
س 236: چرا ميّت را شب دفن نميکنند؟ آيا دفن ميّت در شب حرام است؟
دفن ميّت در شب اشکال ندارد.
س 237: شخصي بر اثر تصادف ماشين فوت کرده است، پس از غسل و کفن او را به قبرستان آوردند، ولي هنگام دفن متوجه شدند که تابوت و کفن آغشته به خوني است که از او جريان دارد، آيا عوض کردن کفن او در اين حالت واجب است؟
اگر شستن آن قسمت از کفن که به خون آغشته شده است يا بريدن و يا عوض کردن آن امکان داشته باشد، آن کار واجب است، ولي اگر امکان ندارد، دفن ميّت به همان صورت جايز است.
س 238: اگر سه ماه از دفن آن ميّت با کفن آغشته به خون بگذرد، آيا نبش قبر در اين حالت جايز است؟نبش قبر در فرض سؤال جايز نيست.
س 239: از حضرتعالي تقاضا ميکنيم به سه سؤال زير پاسخ فرمائيد.
- اگر زن حاملهاي هنگام وضع حمل از دنيا برود، جنين موجود در رحم زن در موارد زير چه حکمي دارد؟
الف: اگر روح به تازگي در او دميده شده باشد (سه ماه يا بيشتر)، با توجه به اين که احتمال مرگ جنين در صورت خارج کردن آن از رحم مادر بسيار زياد است؟
ب: اگر عمر جنين هفت ماه يا بيشتر باشد؟
اگر جنين در رحم مادر مرده باشد؟
- اگر زن حامله هنگام وضع حمل بميرد، آيا بررسي کامل مرگ و زندگي جنين بر ديگران واجب است؟
- اگر زن حامله هنگام وضع حمل فوت کند و بچه در شکم او زنده بماند و شخصي بر خلاف متعارف با وجود زنده بودن جنين دستور دفن مادر با جنين را بدهد، نظر شما در اين باره چيست؟
اگر جنين با مرگ مادرش فوت کند، و يا فوت مادر پيش از دميده شدن روح در جنين باشد، خارج کردن آن از شکم مادر واجب نيست، بلکه جايز هم نيست. ولي اگر روح در او دميده شده و در شکم مادرش که از دنيا رفته است، زنده باشد و احتمال زنده ماندنش تا زمان خارج کردن او از رحم مادر وجود داشته باشد، واجب است که سريعا او را از شکم مادر خارج کنند، و تا وقتي که موت جنين در رحم احراز نشده است، دفن مادر همراه با جنين جايز نيست و اگر جنين زنده همراه مادرش دفن شد و حتي بعد از دفن هم احتمال زنده بودنش وجود داشته باشد، واجب است اقدام به نبش قبر و خارج کردن جنين زنده از شکم مادر نمايند. همچنين اگر حفظ حيات جنين در شکم مادرش متوقف بر دفن نکردن مادر باشد، ظاهر اين است که تأخير دفن مادر واجب است تا جان جنين حفظ شود، و اگر کسي بگويد دفن زن حامله با جنين زندهاي که در رحم او وجود دارد جايز است و ديگران به گمان صحت نظر او اقدام به دفن نمايند و اين کار منجر به مرگ بچه در داخل قبر شود، پرداختن ديه بر کسي که مباشر دفن بوده، واجب است، مگر اين که مرگ جنين مستند به گفته آن شخص باشد که در اين صورت ديه بر او واجب است.
س 240: شهرداري براي استفاده بهينه از زمين، دستور داده است قبرها به صورت دو طبقه ساخته شود. تمنّا ميکنيم حکم شرعي آن را بيان فرمائيد.
جايز است که قبور مسلمانان در چندين طبقه ساخته شود، به شرطي که اين کار سبب نبش قبر و هتک حرمت مسلمان نشود.
س 241: کودکي در چاه سقوط کرده و مرده است. آب موجود در چاه مانع خارج کردن بدن او است، حکم آن چيست؟جسد کودک در همان چاه به حال خود رها ميشود و چاه قبر او خواهد بود و اگر چاه ملک شخصي کسي نباشد و يا مالک آن به مسدود کردن آن راضي باشد، تعطيل کردن چاه و بستن آن واجب است.
س 242: در منطقه ما مرسوم است که مراسم سينهزني و زنجيرزني به صورت سنتي آن فقط در عزاداري ائمه اطهار �عليهم السلام� و شهدا و بزرگان ديني برگزار ميشود. آيا برپائي اين مراسم به خاطر در گذشت افرادي از نيروهاي بسيج و يا از کساني که به نحوي به حکومت اسلامي و اين ملت مسلمان خدمات کردهاند، جايز است؟اين عمل اشکال ندارد.
س 243: با توجه به اينکه رفتن به قبرستان در شب مکروه است، اگر کسي با اين اعتقاد که شبانه به قبرستان رفتن عامل مؤثري در تربيت اسلامي است، شبانه به قبرستان برود، چه حکمي دارد؟
اشکال ندارد.
س 244: آيا شرکت در تشيع جنازه و حمل آن براي زنان جايز است؟
اشکال ندارد.
س 245: در ميان بعضي از عشاير معمول است که هنگام مرگ بعضي از اشخاص، با قرض، اقدام به خريد تعداد زيادي گوسفند ميکنند تا همه کساني را که در مراسم عزاداري شرکت مينمايند، اطعام کنند. اين کار باعث ضرر فراواني به آنها ميشود، آيا تحمل اين ضررها براي حفظ عادات و رسوم جايز است؟
اگر اطعام از اموال ورثه بزرگسال و با رضايت آنها باشد، جايز است. ولي اگر اين کار موجب بروز مشکلات و ضررهاي مالي ميشود از آن اجتناب شود و اگر انفاق از اموال ميّت صورت بگيرد، بستگي به نحوه وصيت او دارد و به طور کلّي در اين گونه امور بايد از اسراف و زياده روي که موجب تضييع نعم الهي ميشود پرهيز گردد.
س 246: اگر در زمان حاضر، شخصي در منطقهاي بر اثر انفجار مين کشته شود، آيا احکام شهيد را دارد؟
سقوطِ تکليف غسل و کفن شهيد از احکام اختصاصي شهيدي است که در ميدان جنگ کشته شود.
س 247: برادران سپاه پاسداران انقلاب اسلامي که در محورهاي شهرهاي مرزي رفت و آمد ميکنند، گاهي با کمينه ائي که از طرف بعضي از عناصر ضد انقلاب اسلامي گذاشته ميشود، مواجه ميشوند که گاهي منجر به شهادت آنان ميگردد. آيا غسل يا تيمم اين شهداي عزيز واجب است يا اين که آنجا ميدان جنگ محسوب ميشود؟
اگر آن محورها و منطقه مزبور ميدان جنگ بين گروه حق و گروه باطل و ياغي باشد، افرادي که از گروه حق در آنجا به شهادت ميرسند، حکم شهيد را دارند.
س 248: آيا کسي که واجد شرايط امامت در نماز جماعت نيست، جايز است امامت نماز ميّت بر جنازه يکي از مؤمنين را عهدهدار شود؟
بعيد نيست که شرائط معتبر در جماعت و امامت جماعت در ساير نمازها در نماز ميّت شرط نباشد، هر چند احوط اين است که آن شرائط در نماز ميّت هم رعايت شود.
س 249: اگر مؤمني در جائي از جهان در راه اجراي احکام اسلامي يا در تظاهرات و يا در راه اجراي فقه جعفري کشته شود، آيا شهيد محسوب ميشود؟
چنين شهيدي اجر و ثواب شهيد را دارد، ولي احکام تجهيز شهيد اختصاص به کسي دارد که در ميدان جنگ، هنگام درگيري و در معرکه نبرد به شهادت رسيده باشد.
س 250: اگر مسلماني بر اساس قانون و تأييد قوه قضائيه به جرم حمل مواد مخدر به اعدام محکوم شود و حکم اعدام درباره او اجرا گردد:
- آيا نماز ميّت بر او خوانده ميشود؟
- شرکت در مجلس عزا و قرائت قرآن کريم و مصيبت خواني براي اهل بيت �عليهمالسلام� که براي او برگزار ميشود، چه حکمي دارد؟
مسلماني که حکم اعدام درباره او اجرا گرديده است، حکم ساير مسلمانان را دارد و همه احکام و آداب اسلامي ميّت در مورد او هم جاري است.
س 251: آيا مسّ کردن استخواني که همراه با گوشت است و از بدن انسان زنده جدا شده، موجب غسل مسّ ميّت ميشود؟
دست زدن به عضوي که از بدن شخص زنده جدا شده است، غسل ندارد.
س 252: آيا دست زدن به عضوي که از بدن انسان، مرده، جدا شده، غسل مسّ ميت واجب ميشود؟دست زدن به عضوي که از بدن مرده جدا شده، پس از سرد شدن و پيش از غسل دادن، در حکم دست زدن به بدن مرده است.
س 253: آيا شخص مسلمان را بايد هنگام احتضار رو به قبله خواباند؟
شايسته است که شخص مسلمان را در حال احتضار به پشت و به سمت قبله بخوابانند، به طوري که کف پاي او به جانب قبله باشد. بسياري از فقهاء اين عمل را برخود محتضر در صورتي که قادر باشد و بر ديگران، واجب دانستهاند و احتياط در انجام آن ترک نشود.
س 254: اگر هنگام کشيدن دندان مقداري از بافتهاي لثه هم همراه آن کنده شود، آيا دست زدن به آنها موجب غسل مسّ ميّت ميشود؟
مس آن موجب غسل مس ميت نميشود.
س 255: آيا بر شهيد مسلماني که با لباسش دفن شده است، احکام مسّ ميّت مترتباست؟
با مسّ شهيدي که تغسيل و تکفين در حق او ساقط است، غسل مسّ ميّت واجب نميشود.
س 256: اينجانب دانشجوي رشته پزشکي هستم. گاهي هنگام تشريح مجبور به مسّ جسد کسانيکه از دنيا رفتهاند ميشويم و نميدانيم که آن اموات مسلمان هستند يا خير، و غسل داده شدهاند، يا خير؟ ولي مسئولين ميگويند که اين اجساد غسل داده شدهاند. با توجه به اين مطالب اميدواريم وظيفه ما نسبت به نماز و غير آن را بعد از مسّ آن اجساد بيان فرمائيد، و اينکه آيا بر اساس آنچه ذکر شد، غسل بر ما واجب ميشود يا خير؟
اگر غسل دادن ميّت، احراز نشود و شما در آن شک داشته باشيد، با مسّ جسد يا اجزاء آن، غسل مسّ ميّت بر شما واجب ميشود، و نماز بدون غسل مسّ ميّت صحيح نيست. ولي اگر اصل غسل ميّت احراز شود با مسّ جسد يا بعضي از اجزاي آن، غسل مسّ ميّت واجب نميشود، حتي اگر در صحت غسل آن ميّت شک داشته باشيد.
س 257: شهيدي که نام و نشاني او معلوم نيست، با تعدادي از اطفال در يک قبر دفن شده است. بعد از مدتي شواهدي به دست آمد حاکي از اين که آن شهيد اهل شهري که در آن دفن شده، نيست. آيا نبش قبر او جهت حمل جسد شهيد به شهر خودش جايز است؟
اگر بر اساس موازين و احکام شرعي دفن گرديده، نبش قبر وي جايز نيست.
س 258: اگر آگاهي از داخل قبر و تصوير برداري تلويزيوني از آنچه در آن است، بدون کندن و خاکبرداري، ممکن باشد، آيا بر اين عمل نبش قبر صدق ميکند يا خير؟
بر تصويربرداري از بدن ميتي که در قبر دفن شده است بدون کندن و نبش قبر و آشکار شدن جنازه، عنوان نبش قبر صدق نميکند.
س 259: شهرداري قصد دارد مقبرههاي اطراف قبرستان را براي توسعه کوچهها، خراب نمايد آيا اين عمل جائز است؟ ثانيا: آيا خارج کردن استخوانهاي آن اموات و دفن آنها در مکاني ديگر جايز است؟
تخريب قبور مومنين و نبش آنها جايز نيست، حتي اگر براي تعريض کوچهها باشد، و در صورت وقوع نبش قبر و آشکار شدن بدن ميّت مسلمان يا استخوانهاي آن که هنوز پوسيده نشدهاند، واجب است دوباره دفن شوند.
س 260: اگر شخصي بدون رعايت موازين شرعي اقدام به خراب کردن قبرستان مسلمانان کند، مسلمانهاي ديگر در برابر او چه مسئوليتي دارند؟
وظيفه ديگران در اين باره نهي از منکر با رعايت شرايط و مراتب آن است، و اگر در اثر تخريب قبور استخوان بدن ميت مسلمان ظاهر شود واجب است آن را مجددا دفن نمايند.
س 261: پدرم در حدود 36 سال است که در قبرستان دفن شده است. اکنون به فکر افتادهام که با کسب اجازه از اداره اوقاف از آن قبر براي خودم استفاده کنم. آيا با توجه به وقفي بودن قبرستان، اجازه گرفتن از برادرانم در اين باره لازم است؟
اجازه گرفتن از ساير ورثه ميّت نسبت به قبري که زمين آن وقف عام براي دفن اموات شده، شرط نيست. ولي قبل از تبديل استخوانهاي ميّت به خاک، نبش قبر براي دفن ميّت ديگري در آن جايز نيست.
س 262: آيا راهي براي خراب کردن قبرستان مسلمانها و تبديل آن به مراکز ديگر وجود دارد، توضيح دهيد؟تغيير و تبديل قبرستان مسلمانان که براي دفن اموات مسلمين وقف شده، جايز نيست.
س 263: آيا نبش قبر و تبديل قبرستاني که براي دفن اموات وقف گرديده، بعد از اخذ اجازه از مرجع تقليد جايز است؟
در مواردي که نبش قبر و تبديلِ قبرستانِ وقف شده براي دفن اموات جايز نيست، اجازه مرجع تقليد اثري ندارد. و اگر از موارد استثناء باشد اشکال ندارد.
س 264: مردي در حدود بيست سال پيش فوت نموده، چندي پيش هم زني در همان روستا از دنيا رفت، اشتباها قبر آن مرد را حفر و زن رادر آن دفن کردند، با توجه به اين که در داخل قبر هيچ اثري از جسد مرد مزبور وجود ندارد، وظيفه فعلي ما چيست؟
در حال حاضر، با توجه به فرض سؤال، ديگران هيچ تکليفي ندارند و مجرد دفن ميّت در قبر ميّت ديگر موجب جواز نبش قبر براي انتقال جسد به قبر ديگر نميشود.
س 265: در وسط خياباني، چهار قبر وجود دارد که مانع ادامه جاده سازي هستند، از طرفي هم نبش قبر اشکال شرعي دارد. اميدواريم براي اين که شهرداري مرتکب عمل خلاف شرعي نشود، وظيفه ما را بيان فرمائيد.
اگر احداث جاده متوقف بر حفر قبر و نبش آن نباشد و عبور جاده از روي قبرها امکان دارد، يا احداث جاده با وجود قبرها ضروري و طبق قانون لازم باشد، احداث آن اشکال ندارد.
احکام روزه
زن باردار و شيرده
س 745: آيا روزه گرفتن بر زن بارداري که نميداند روزه بر جنين او ضرر دارد يا خير، واجب است؟
اگر بر اثر روزه، خوف ضرر بر جنين داشته باشد و خوف وي هم داراي منشاء عقلائي باشد، افطار بر او واجب است و در غير اين صورت واجب است که روزه بگيرد.
س 746: زني که کودک خود را شير ميداده و باردار هم بوده و در همان حال روزه ماه رمضان را هم گرفته است، و هنگام زايمان فرزندش مرده به دنيا آمد، اگر از ابتدا احتمال ضرر را ميداده و در عين حال روزه گرفته است:
- آيا روزهاش صحيح است يا خير؟
- آيا ديه بر ذمه او هست يا خير؟
- اگر احتمال ضرر نميداده، ولي بعدا معلوم شده که روزه گرفتن براي جنين ضرر داشته، چه حکمي دارد؟
اگر با وجود خوف از ضرري که داراي منشاء عقلائي است، روزه گرفته باشد و يا بعدا برايش معلوم شود که روزه براي وي يا براي جنيناش ضرر داشته، روزهاش صحيح نيست و قضاي آن بر او واجب است، ولي ثبوت ديه جنين متوقف بر اين است که ثابت شود فوت جنين مستند به روزه گرفتن وي است.
س 747: من به لطف خداوند متعال داراي فرزندي هستم که شيرخوار است. إن شاء الله تعالي بزودي ماه مبارک رمضان فرا خواهد رسيد. در حال حاضر ميتوانم روزه بگيرم ولي در صورت روزه گرفتن، شيرم خشک خواهد شد. با توجه به اينکه داراي بنيه ضعيفي هستم و کودکم هر ده دقيقه شير ميخواهد، چه وظيفهاي دارم؟
اگر به دليل کم يا خشک شدن شيرتان بر اثر روزه، خوف ضرر بر طفل خود داشته باشيد، روزهتان را افطار کنيد، ولي براي هر روزي بايد يک مد طعام به فقير بدهيد و قضاي روزه را هم بعدا بجا آوريد.
بيماري و منع پزشک
س 748: بعضي از پزشکان که به مسائل شرعي ملتزم نيستند، بيماران را از روزه گرفتن به دليل ضرر داشتن منع ميکنند، آيا گفته اين پزشکان حجت است يا خير؟
اگر پزشک امين نباشد و گفته او هم اطمينان آور نباشد و باعث خوف ضرر نشود، گفته او اعتباري ندارد و در غير اين صورت نبايد روزه بگيرد.
س 749: مادرم تقريبا سيزده سال بيمار بود و به همين دليل نميتوانست روزه بگيرد. من دقيقا اطلاع دارم که علت روزه نگرفتن او احتياج به مصرف دارو بوده است، اميدواريم ما را راهنمائي فرمائيد که آيا قضاي روزهها بر او واجب است؟
اگر ناتواني او از روزه گرفتن بر اثر بيماري بوده، قضا ندارد.س 750: من بر اثر ضعف جسماني از ابتداي سن بلوغ تا دوازده سالگي روزه نگرفتهام، در حال حاضر چه تکليفي دارم؟
واجب است روزههائي را که در ماه مبارک رمضان نگرفتهايد با اينکه به سنّ تکليف رسيده بوديد، قضا کنيد، و اگر افطار روزه ماه رمضان عمدي و اختياري و بدون عذر شرعي بوده، کفاره هم بر شما واجب است.
س 751: چشم پزشک مرا از روزه گرفتن منع کرده و گفته است که به علت ناراحتي چشم به هيچ وجه نبايد روزه بگيرم، ولي من به گفته او توجه نکرده و شروع به روزه گرفتن کردم که باعث بروز مشکلاتي براي من در اثناي ماه رمضان شد. به طوري که در بعضي از روزها هنگام عصر احساس ناراحتي ميکنم، لذا متحير و مردد هستم بين اينکه روزه نگيرم و يا ناراحتيام را تحمل کرده و روزه را تا غروب ادامه دهم. سؤال اين است که آيا اصولا روزه گرفتن بر من واجب است؟ و در روزهائي که روزه ميگيرم و نميدانم قدرت ادامه آن را تا غروب دارم يا نه، آيا روزهام را ادامه دهم؟ و نيت من چگونه بايد باشد؟
اگر از گفته پزشک متدين و امين اطمينان حاصل کنيد که روزه براي چشم شما ضرر دارد و يا خوف ضرر داشته باشيد، روزه گرفتن براي شما واجب نبوده و بلکه جايز هم نيست، و با خوف ضرر نيت روزه صحيح نيست و در صورت عدم خوف ضرر نيت روزه اشکال ندارد، ولي صحت روزه متوقف بر اين است که براي شما واقعا ضرر نداشته باشد.
س 752: من از عينک طبي استفاده ميکنم و در حال حاضر چشمانم بسيار ضعيف است. هنگامي که به پزشک مراجعه کردم به من گفت که اگر براي تقويت چشمانم تلاش نکنم، ضعيفتر خواهند شد، بنابراين اگر از روزه ماه رمضان معذور باشم، چه وظيفهاي دارم؟
اگر روزه براي چشمان شما ضرر دارد، واجب نيست روزه بگيريد، بلکه واجب است افطار کنيد و اگر بيماري شما تا ماه رمضان آينده استمرار پيدا کرد، قضاي روزه بر شما واجب نيست، ولي واجب است که عوض هر روز يک مد طعام به فقير بدهيد.
س 753: مادرم به بيماري شديدي مبتلاست و پدرم نيز از ضعف جسماني رنج ميبرد و در عين حال هر دو روزه ميگيرند که گاهي مشخص است که روزه باعث تشديد بيماري آنها ميشود، تاکنون نتوانستهام آنها را قانع کنم که لااقل هنگام شدت بيماري روزه نگيرند. خواهشمنديم ما را در مورد حکم روزه آنها راهنمائي فرمائيد.
ملاک تأثير روزه در ايجاد بيماري يا تشديد آن و عدم قدرت بر روزه گرفتن تشخيص خود روزه دار نسبت به خودش است و اگر بداند روزه براي او ضرر دارد يا خوف ضرر داشته باشد و در عين حال بخواهد روزه بگيرد، روزه گرفتن براي وي حرام است.
س 754: در سال گذشته توسط پزشک متخصص موردعمل جراحي کليه قرار گرفتم. وي مرا از گرفتن روزه تا آخر عمر منع نمود، ولي در حال حاضر هيچ مشکل و دردي احساس نميکنم و حتي به طور طبيعي غذا ميخورم وآب مينوشم و هيچيک از عوارض بيماري را هم حس نميکنم، وظيفه من چيست؟
اگر خود شما از ضرر روزه خوف نداريد و حجت شرعي هم بر آن نداريد، واجب است روزه ماه رمضان را بگيريد.
س 755: اگر پزشک شخصي را از روزه گرفتن منع کند آيا با توجه به اينکه بعضي از پزشکان اطلاعي از مسائل شرعي ندارند، عمل به گفته او واجب است؟
اگر مکلّف از گفته پزشک يقين پيدا کند که روزه براي او ضرر دارد و يا از گفته وي يا منشاء عقلائي ديگري براي او خوف از ضرر حاصل شود، روزه گرفتن براي او واجب نيست، بلکه جائز هم نيست.
س 756: در کليه هاي من سنگ جمع ميشود و تنها راه جلوگيري از جمع شدن سنگ در کليه، نوشيدن مستمر مايعات است و از آنجائي که پزشکان معتقدند که من نبايد روزه بگيرم، تکليف واجب من نسبت به روزه ماه مبارک رمضان چيست؟
اگر جلوگيري از بيماري کليه مستلزم نوشيدن آب يا ساير مايعات در طول روز باشد، روزه گرفتن بر شما واجب نيست.
س 757: از آنجا که مبتلايان به مرض قند مجبورند هر روز يک يا دو بار آمپول انسولين تزريق کنند و نبايد در وعدههاي غذائي آنها تأخير و فاصله بيفتد، زيرا باعث پائين آمدن ميزان قند خون و در نتيجه نوعي تشنج و بيهوشي ميشود، لذا گاهي پزشکان به آنها توصيه ميکنند که در روز چهار نوبت غذا بخورند، خواهشمنديم نظر شريف خود را درباره روزه اين افراد بيان فرمائيد.
اگر بدانند که خودداري از خوردن و آشاميدن از طلوع فجر تا غروب، به آنان ضرر ميرساند يا خوف ضرر داشته باشند، روزه گرفتن بر آنها واجب نبوده و بلکه جايز نيست.
مبطلات روزه
س 758: من در روز ماه رمضان به علّت اغواي شيطان تصميم گرفتم روزهام را باطل کنم لکن قبل از اين که عملي که روزه را باطل ميکند انجام دهم، از تصميم خود منصرف شدم حکم روزهام چيست؟ و اگر اين امر درروزه غير ماه رمضان پيش آيد چه حکمي دارد؟در روزه ماه رمضان اگر در اثناي روز از نيت روزه گرفتن بر گردد بطوري که قصد ادامه روزه نداشته باشد، روزهاش باطل ميشود و قصد دوباره او براي ادامه روزه فايده ندارد. امّا اگر دچار ترديد شود به اين معني که هنوز تصميم نگرفته است روزه را باطل کند، يا تصميم بگيرد کاري را که موجب باطل شدن روزه است صورت دهد و هنوز آن را انجام نداده در اين دو صورت صحت روزه او محل اشکال است و احتياط واجب آن است که روزه را تمام کند و بعدا هم آن را قضا نمايد. هر روزه واجب معين ديگر - مانند نذر معين و امثال آن - نيز داراي همين حکم است.س 759: آيا اگر از دهان شخص روزه دار خون بيايد، روزهاش باطل ميشود؟روزه به سبب آن باطل نميشود، ولي واجب است که از رسيدن خون به حلق جلوگيري کند.س 760: حکم استعمال دخانيات مانند سيگار در حال روزه چيست؟احتياط واجب آن است که روزهدار از دودهاي انواع دخانيات و نيز مواد مخدّري که از راه بيني يا زير زبان جذب ميشود خودداري کند.س 761: آيا ماده �ناس� که از توتون و غير آن ساخته ميشود و براي چند دقيقه زير زبان گذاشته شده و سپس از دهان بيرون انداخته ميشود، مبطل روزه است يا خير؟اگر آب دهان مخلوط به ماده �ناس� را فرو ببرد، موجب بطلان روزهاش ميشود.س 762: نوعي داروي طبي براي اشخاص مبتلا به تنگي نفس شديد وجود دارد که عبارت است از يک قوطي که در آن مايع فشرده شده وجود دارد و با فشار دادن آن داروي مايع بصورت پودر گاز از طريق دهان وارد ريه شخص بيمار شده و موجب تسکين حال وي ميگردد. گاهي بيمار مجبور ميشود در يک روز چندين بار از آن استفاده کند، آيا با وجود استفاده از اين دارو، روزه گرفتن جايز است؟ با توجه به اينکه بدون استفاده از آن روزه گرفتن غيرممکن و يا بسيار سخت خواهد بود.اگر ماده مذکور هواي فشرده همراه با داروئي هر چند به صورت گاز يا پودر باشد و وارد حلق شود، صحت روزه محل اشکال است و در صورتي که روزه گرفتن بدون استعمال آن، ممکن نيست يا مشقّت دارد، جائز است از آن استفاده کند، لکن احتياط آن است که مبطل ديگري انجام ندهد و در صورت تمکن (بدون استفاده از آن) روزهها را قضا نمايد.س 763: من در بيشتر روزها آب دهانم با خوني که از لثههايم ميآيد مخلوط ميشود و گاهي نميدانم آب دهاني که فرو ميبرم همراه با خون است يا خير؟ روزهام با اين حال چه حکمي دارد؟ اميدوارم مرا راهنمائي فرمائيد.اگر خون لثه در آب دهان مستهلک شود، محکوم به طهارت است و بلعيدن آن اشکال ندارد و مبطل روزه نيست، و همچنين در صورت شک در همراه بودن آب دهان با خون، فرو بردن آن اشکال ندارد و به صحت روزه ضرر نميزند.س 764: در يکي از روزهاي ماه رمضان روزه گرفتم ولي دندانهايم را مسواک نزدم، و بدون اينکه باقيمانده غذاهاي لابلاي دندانها را عمدا ببلعم، خودبخود بلعيده شده است. آيا قضاي روزه آن روز بر من واجب است؟اگر علم به وجود باقيمانده غذا در بين دندانهايتان و يا علم به رسيدن آن به حلق نداشتهايد و فرو رفتن آن هم عمدي و با التفات نبوده، قضاي روزه بر شما واجب نيست.س 765: از لثه شخص روزهداري خون زيادي خارج ميشود، آيا روزهاش باطل ميشود؟ آيا براي او ريختن آب با ظرف بر سرش جايز است؟با خروج خون از لثه تا آن را فرو نبرده است، روزه باطل نميشود. همچنين ريختن آب بر روي سر توسط ظرف و مانند آن به صحت روزه ضرر نميرساند.س 766: داروهاي مخصوصي براي معالجه بعضي از بيماريهاي زنان وجود دارد (شيافهاي روغني) که در داخل بدن گذاشته ميشود، آيا استفاده از آن موجب بطلان روزه ميشود؟استفاده از آن داروها به روزه ضرر نميرساند.س 767: نظر شريف جنابعالي درباره تزريق آمپول و ساير تزريقات نسبت به روزه داران در ماه مبارک رمضان، چيست؟احتياط واجب آن است که روزهدار از آمپولهاي مقوّي يا مغذّي و هر آمپولي که در رگ تزريق ميشود و نيز انواع سرمها خودداري کند، لکن آمپولهاي داروئي که در عضله تزريق ميشود و نيز آمپولهائي که براي بيحسّ کردن به کار ميرود، مانعي ندارد.س 768: آيا خوردن قرص فشار خون در حال روزه جايز است يا خير؟اگر خوردن آن در ماه رمضان براي درمان فشار خون ضروري باشد، اشکال ندارد، ولي با خوردن آن روزه باطل ميشود.
س 769: اگر من و بعضي از مردم بر اين عقيده باشيم که بر استفاده از قرصها جهت مداوا عنوانخوردنوآشاميدنصد نميکند، آياعملبه آن جايز است و به روزهام ضرر نميزند؟خوردن قرص روزه را باطل ميکند.س 770: اگر شوهر با همسر خود در ماه رمضان جماع نمايد و زن نيز به آن راضي باشد چه حکمي دارد؟بر هر يک از آنان حکم افطار عمدي جاري است و علاوه بر قضا، کفاره هم بر هر دو واجب است.س 771: اگر مردي با همسرش در روز ماه رمضان شوخي و ملاعبه نمايد، آيا به روزهاش ضرر ميرساند؟اگر منجر به انزال مني نشود، به روزه خللي وارد نميکند، ولي اگر باعث انزال مني شود، جايز نيست و روزه باطل ميشود.
بقاء بر جنابت
س 772: اگر فردي به سبب برخي از مشکلات تا اذان صبح بر جنابت باقي بماند آيا روزه گرفتن در آن روز براي او جايز است؟
در غير ماه رمضان و قضاي آن اشکال ندارد، ولي نسبت به روزه ماه رمضان و قضاي آن، اگر معذور از غسل است، تيمم کردن بر او واجب است و اگر تيمم هم نکند، روزهاش صحيح نيست.
س 773: اگر شخصي در حال جنابت چند روز روزه بگيرد و نداند که طهارت از جنابت شرط صحت روزه است، آيا کفاره روزههائي که در حال جنابت گرفته بر او واجب است يا اينکه قضاي آنها کافي است؟
در فرض مرقوم قضا کفايت ميکند.
س 774: آيا جايز است شخص جنب بعد از طلوع آفتاب غسل جنابت نمايد و روزه قضا يا مستحب بگيرد؟
اگر عمدا تا طلوع فجر بر جنابت باقي بماند، روزه ماه رمضان و قضاي آن از او صحيح نيست، ولي اقوي صحت روزههاي ديگر بخصوص روزه مستحبي است.
س 775: شخصي در ماه رمضان در جائي مهمان شد و شب را در آن منزل خوابيد و در نيمههاي شب محتلم گرديد و چون مهمان بود و با خود لباسي نداشت، براي فرار از روزه، تصميم گرفت بعد از طلوع فجر مسافرت نمايد، لذا بعد از طلوع فجر بدون اينکه چيزي بخورد به قصد مسافرت، حرکت نمود. سؤال اين است که آيا قصد سفر توسط او موجب سقوط کفاره هست يا خير؟
اگر با حالت جنابت از خواب بيدار شود و علم به جنب بودن خود داشته باشد و قبل از فجر اقدام به غسل يا تيمم نکند، مجرد قصد سفر در شب و يا مسافرت در روز براي سقوط کفاره از او کافي نيست.
س 776: کسي که آب در اختيار ندارد و يا به دليل عذرهاي ديگر غير از تنگي وقت نميتواند غسل جنابت بکند، آيا جايز است عمدا خود را در شبهاي ماه مبارک رمضان جنب کند؟
اگر وظيفه او تيمم باشد و بعد از اينکه خود را جنب کرده، وقت کافي براي تيمم داشته باشد، اين کار براي وي جايز است.
س 777: شخصي در ماه مبارک رمضان قبل از اذان صبح بيدار شده و متوجه محتلم شدن خود نشده و دوباره خوابيده و در اثناي اذان صبح بيدار شده و علم به جنابت خود پيدا ميکند و يقين دارد که احتلامش قبل از اذان صبح بوده است، روزه او چه حکمي دارد؟
اگر پيش از اذان صبح متوجه احتلام خود نشده است، روزهاش صحيح است.
س 778: اگر مکلّف در شب ماه رمضان قبل از اذان صبح بيدار شود و ببيند که محتلم شده است و دوباره پيش از اذان صبح به اميد اينکه براي غسل کردن بيدار ميشود بخوابد و تا بعد از طلوع آفتاب در خواب بماند و غسل خود را تا اذان ظهر به تأخير بيندازد و بعد از اذان ظهر غسل کرده و نماز ظهر و عصر بخواند، روزه آن روز او چه حکمي دارد؟
در فرض سؤال بايد روزه را قضا نمايد و بنابر احتياط مستحب، کفاره نيز بدهد.
س 779: اگر مکلّف در شب ماه رمضان قبل از فجر شک کند که محتلم شده يا نه، ولي به شک خود اعتنا نکند و دوباره بخوابد و بعد از اذان صبح بيدار شود و متوجه گردد که قبل از طلوع فجر محتلم شده است، چه حکمي دارد؟اگر بعد از بيداري اول اثري از احتلام در خود مشاهده نکند، بلکه فقط احتمال آن را بدهد و چيزي بر او کشف نشود و تا بعد از اذان بخوابد، روزهاش صحيح است، هر چند بعد از آن معلوم شود که احتلام او مربوط به قبل از اذان صبح است.
س 780: اگر شخصي در ماه مبارک رمضان با آب نجس غسل کند و بعد از يک هفته متوجه شود که آن آب نجس بوده است، نماز و روزه او در اين مدت چه حکمي دارد؟
نمازش باطل و قضاي آن واجب است، ولي روزههاي او محکوم به صحت است.
س 781: شخصي مبتلا به بيماري بيرون آمدن مستمر قطرات بول به صورت موقت است، يعني بعد از بول کردن، به مدت يک ساعت يا بيشتر قطرات آن از او خارج ميگردد. با توجه به اينکه وي در بعضي از شبها جنب شده و گاهي يک ساعت قبل از اذان بيدار ميشود و احتمال ميدهد که بعد از آن مني با قطرات بول خارج شود، نسبت به روزهاش چه تکليفي دارد؟ وظيفه او براي اينکه با طهارت داخل وقت شود، چيست؟
اگر قبل از اذان صبح، غسل جنابت و يا تيمم بدل از آن انجام داده، روزه او صحيح است، هر چند بعد از آن بدون اختيار از او مني خارج شود.
س 782: اگر شخصي قبل از اذان صبح يا بعد از آن بخوابد و در خواب جنب شده و بعد از اذان بيدار شود، چه مدتي براي غسل کردن وقت دارد؟
در فرض سؤال، جنابت به روزه آن روز او ضرر نميزند، ولي واجب است که براي نماز غسل کند و ميتواند غسل را تا وقت نماز به تأخير بيندازد.
س 783: اگر غسل جنابت براي روزه ماه رمضان يا روزههاي ديگر فراموش شود و در اثناء روز به ياد انسان بيفتد، چه حکمي دارد؟
اگر در روزه ماه رمضان غسل جنابت را در شب تا طلوع فجر فراموش کند و با حالت جنابت صبح نمايد، روزهاش باطل است و احوط اين است که قضاي روزه ماه رمضان هم در اين حکم به آن ملحق شود. ولي در ساير روزهها، روزه بر اثر آن باطل نميشود.
استمناء
س 784: حکم کسي که با آميزش جنسي حرام يا استمناء يا خوردن و نوشيدن حرام روزه خود را در ماه رمضان باطل نموده چيست؟
در فرض مرقوم بايد شصت روز روزه بگيرد و يا شصت مسکين را اطعام نمايد و احتياط مستحب آن است که هر دو را انجام دهد.
س 785: اگر مکلّف علم داشته باشد به اينکه استمناء روزه را باطل ميکند، ولي عمدا آن را انجام دهد، آيا کفاره جمع بر او واجب ميشود؟
اگر عمدا استمناء کند و مني هم از او خارج شود، کفاره جمع بر او واجب نميشود لکن احتياط مستحب آن است که کفاره جمع بپردازد.
س 786: در ماه مبارک رمضان بدون وجود هيچيک از آثار استمناء فقط بر اثر حالتي که هنگام مکالمه تلفني با يک زن نامحرم در خود احساس کردم مايع مني از من خارج شد، با توجه به اينکه مکالمه با او به قصد لذت نبوده، خواهشمندم لطف نموده و به سؤالات من پاسخ فرمائيد، آيا روزهام باطل است يا خير؟ در صورت بطلان، آيا کفاره هم بر من واجب است يا خير؟
اگر خروج مني بر اثر صحبت با يک زن جزء عادتهاي قبلي شما نبوده و مکالمه تلفني با او هم بدون قصد لذت و ريبه بوده و در عين حال بطور غيرارادي مني از شما خارج شده است، موجب بطلان روزه نميشود و چيزي هم بر اثر آن بر شما واجب نيست.
س 787: شخصي چندين سال عادت به استمناء در ماه رمضان و غير آن داشته است، نماز و روزه او چه حکمي دارد؟
استمناء مطلقا حرام است و اگر منجر به خروج مني شود، موجب غسل جنابت هم ميشود، و اگر اين عمل در حال روزه در روز ماه رمضان صورت بگيرد، در حکم افطار عمدي با حرام است، و اگر نماز و روزه را با حالت جنابت و بدون غسل و تيمم انجام دهد، نماز و روزهاش باطل و قضاي آنها واجب است.
س 788: آيا استمناء توسط همسر، حکم
استمناء حرام را دارد؟
اين کار، از موارد استمناء حرام نيست.س 789: آيا جايز است شخص مجرد در صورتي که پزشک مني او را براي آزمايش بخواهد و راه ديگري هم براي خارج کردن مني نداشته باشد، استمناء نمايد؟
اگر معالجه متوقف بر آن باشد، اشکال ندارد.
س 790: بعضي از مراکز پزشکي براي انجام آزمايشهاي پزشکي بر روي مني از انسان ميخواهند که استمناء کند تا معلوم شود که وي قادر بر بچهدار شدن هست يا خير، آيا استمناء براي او جايز است.
استمناء جايز نيست، هر چند براي تشخيص قدرت وي بر بچهدار شدن باشد، مگر آنکه ضرورتي ايجاب کند.
س 791: تخيّل به قصد برانگيختن شهوت در دو صورت زير چه حکمي دارد؟
الف: تخيّل همسر
ب: تخيل زن اجنبي
در فرض اول در صورتي که حرامي مانند انزال بر آن مترتّب نشود، اشکالي ندارد و در فرض دوّم، احتياط در ترک آن است.
س 792: شخصي در ابتداي سن بلوغ روزه ميگرفته، ولي در اثناء روزه استمناء نموده و جنب شده و به همين صورت چند روز روزه گرفته است، در حالي که جهل داشته به اينکه براي روزه گرفتن تطهير از جنابت واجب است. آيا قضاي روزههاي آن روزها کافي است يإ؛لل اينکه تکليف ديگري دارد؟
در فرض سؤال، قضا و بنابر احتياط واجب کفاره بر او واجب است.
س 793: شخص روزهداري در ماه رمضان به صحنه شهوت انگيزي نگاه کرده و جنب شده است. آيا با اين کار روزهاش باطل ميشود؟
اگر نگاه کردن او به قصد انزال بوده و يا ميدانسته که اگر به آن منظره نگاه کند، جنب ميشود و يا عادت او بر اين بوده است و در عين حال عمدا نگاه کرده و جنب شده، حکم جنابت عمدي را دارد يعني هم قضاء بر عهده او ميباشد و هم کفّاره.
س 794: انسان روزه داري که در يک روز بيش از يکبار کاري که روزه را باطل ميکند انجام دهد وظيفهاش چيست؟
فقط يک کفاره بر او واجب ميشود، بلي اگر اين کار آميزش جنسي يا استمناء باشد احتياط واجب آن است که بعدد دفعات آميزش جنسي يا استمناء کفاره بدهد.
احکام مبطلات روزه
س 795: آيا تبعيت از اهل سنت در وقت افطار روزه در مراسم عمومي و مجالس رسمي و غير آن، جايز است؟ اگر مکلّف تشخيص دهد که اين متابعت از موارد تقيه نيست و دليلي براي التزام به آن وجود ندارد، وظيفهاش چيست؟
تبعيت از ديگران در افطار روزه بدون احراز دخول وقت افطار، جايز نيست، و اگر از موارد تقيه باشد افطار جايز است، ولي روزه آن روز قضا دارد، و جايز نيست به طور اختياري افطار نمايد مگر بعد از آنکه داخل شدن شب و پايان يافتن روز را با يقين حسي و يا با حجت شرعي احراز نمايد.
س 796: اگر روزهدار باشم و مادرم مرا وادار به خوردن غذا يا نوشيدن کند، آيا روزهام باطل ميشود؟
خوردن و آشاميدن روزه را باطل ميکند، هر چند بر اثر درخواست و اصرار شخص ديگري باشد.
س 797: اگر چيزي به زور وارد دهان روزه دار شود و يا سر او به همان صورت داخل آب گردد، آيا روزهاش باطل ميشود؟ اگر وادار به باطل کردن روزهاش شود، مثلا به او بگويند که اگر روزهات را نخوري، ضرري به خودت يا مالت وارد ميسازيم، او هم براي دفع اين ضرر غذا بخورد، آيا روزهاش صحيح است؟
روزه شخص روزه دار با داخل شدن چيزي در حلقش بدون اختيار و يا با فرو بردن سرش به همان صورت به زير آب باطل نميشود، ولي اگر خودش بر اثر اکراه ديگري مرتکب مفطري شود، روزهاش باطل خواهد شد.
س 798: اگر روزه دار جاهل باشد به اينکه تا به حد ترخص نرسيده، نبايد قبل از زوال افطار کند، و قبل از حد ترخص به اين اعتبار که مسافر است، افطار نمايد، روزه اين شخص چه حکمي دارد؟ آيا قضا بر او واجب است يا حکم ديگري دارد؟
حکم او همان حکم افطار عمدي است.
س 799: هنگامي که مبتلا به بيماري زکام بودم، مقداري از اخلاط سر و سينه در دهانم جمع شده بود که به جاي بيرون انداختن، آن را فرو بردم، آيا روزهام صحيح است يا خير؟ در بعضي از روزهاي ماه مبارک رمضان در منزل يکي از اقوام بودم که بر اثر زکام و خجالت و حيا مجبور شدم با خاک، تيمم بدل از غسل واجب بکنم و تا نزديک ظهر غسل نکردم. اين کار براي چند روز تکرار شد، آيا روزهام در آن روزها صحيح است يا خير؟
فرو بردن اخلاط سر و سينه ضرري به روزه نميرساند، ولي اگر به فضاي دهان رسيده باشد بنابر احتياط واجب بايد از فرو بردن آن خودداري نمايد، و اما ترک غسل جنابت قبل از طلوع فجرِ روزي که ميخواهيد روزه بگيريد و ا نجام تيمم بدل از غسل به جاي آن، اگر بخاطر عذر شرعي باشد و يا تيمم در آخر وقت و به خاطر تنگي آن باشد،موجب بطلان روزه نيست و روزه شما با تيمم صحيح است. در غير اين صورت، روزه شما در آن روزها باطل است.
س 800: من در معدن آهن کار ميکنم که طبيعت آن اقتضا ميکند هر روز داخل معدن شده و در آن کار کنم و هنگام استفاده از ابزار کار غبار وارد دهانم ميشود، بقيه ماههاي سال هم به همين صورت بر من ميگذرد، تکليف من چيست؟ آيا روزه من در اين حالت صحيح است؟
فرو بردن غبار هنگام روزه موجب باطل شدن آن است و بايد از آن پرهيز نمود، ولي مجرد داخل شدن غبار در دهان و بيني بدون اينکه به حلق برسد، روزه را باطل نميکند.
کفاره روزه و مقدار آن
س 801: آيا دادن پول يک مد طعام به فقير تا با آن غذائي براي خودش بخرد، کافي است؟
اگر اطمينان داشته باشد که فقير به وکالت از او طعام خريده و سپس آن را به عنوان کفاره قبول ميکند، اشکال ندارد.
س 802: اگر شخصي وکيل در غذا دادن به عدهاي از مساکين شود، آيا ميتواند اُجرت کار و پختن غذا را از اموالي که به عنوان کفاره به او داده شده است، بردارد؟
مطالبه اجرت کار و پخت غذا براي وي جايز است، ولي نميتواند آن را بابت کفاره حساب نمايد و يا از اموالي که بايد به عنوان کفاره به فقرا داده شود، بردارد.
س 803: زني به علت بارداري و نزديکي وقت زايمان، نميتواند روزه بگيرد و ميداند که بايد آنها را بعد از زايمان و قبل از ماه رمضان آينده قضا نمايد، اگر به طور عمدي يا غيرعمدي تا چند سال روزه نگيرد، آيا فقط کفاره همان سال بر او واجب است يا آنکه کفاره تمام سالهائي که روزه را به تأخير انداخته، واجب است؟فديه تأخير قضاي روزه ماه رمضان هر چند به مدت چند سال هم به تأخير افتاده باشد، يکبار واجب است و آن عبارت است از يک مد طعام براي هر روزي، و فديه هم زماني واجب ميشود که تأخير قضاي روزه ماه رمضان تا ماه رمضان ديگر بر اثر سهل انگاري و بدون عذر شرعي باشد، ولي اگر به خاطر عذري باشد که شرعا مانع صحت روزه است، فديهاي ندارد.
س 804: زني به علت بيماري از روزه گرفتن معذور است و قادر بر قضا کردن آنها تا ماه رمضان سال آينده هم نيست، در اين صورت آيا کفاره بر او واجب است يا بر شوهرش؟
اگر افطار روزه ماه رمضان از جهت بيماري و تأخير قضاي آن هم از جهت ادامه بيماري بوده است، براي هر روز يک مدطعام به عنوان فديه بر خود زن واجب است و چيزي بر عهده شوهرش نيست.
س 805: شخصي ده روز روزه بر عهده دارد و در روز بيستم شعبان شروع به روزه گرفتن ميکند، آيا در اين صورت ميتواند عمدا روزه خود را قبل يا بعد از زوال، افطار کند؟ در صورتي که قبل يا بعد از زوال افطار نمايد، چه مقدار کفاره دارد؟
در فرض مذکور افطار عمدي براي او جايز نيست و اگر عمدا افطار کند، در صورتي که قبل از زوال باشد، کفارهاي بر او واجب نيست و اگر بعد از زوال باشد، کفاره بر او واجب است که عبارت است از غذا دادن به ده مسکين، و در صورت عدم تمکن، واجب است سه روز روزه بگيرد.
س 806: زني در دو سال متوالي در ماه مبارک رمضان حامله بوده و قدرت روزه گرفتن در آن ايام را نداشته است، ولي در حال حاضر توانائي روزه گرفتن را دارد، حکم او چيست؟ آيا کفاره جمع بر او و اجب است يا فقط قضاي آن را بايد به جا آورد؟ تأخير او در قضاي روزه چه حکمي دارد؟
اگر بر اثر عذر شرعي روزه ماه رمضان را نگرفته، فقط قضا بر او واجب است، و اگر عذر او در خوردن روزه خوف از ضرر روزه بر جنين يا کودکش بوده، بايد علاوه بر قضا، براي هر روز يک مد طعام به عنوان فديه بپردازد، و اگر قضا را بعد از ماه رمضان تا ماه رمضان سال بعد، بدون عذر شرعي به تأخير انداخته، فديه ديگري هم بر او واجب است يعني بايد براي هر روز يک مد طعام به فقير بدهد.
س 807: آيا رعايت ترتيب بين قضا و کفاره، در کفاره روزه واجب است يا خير؟واجب نيست.
قضاي روزه
س 808: هجده روز روزه به علت مسافرت در ماه رمضان براي انجام مأموريت ديني بر عهدهام ميباشد، وظيفه من چيست؟ آيا قضاي آنها بر من واجب است؟
قضاي روزههاي ماه رمضان که بر اثر مسافرت از شما فوت شده، واجب است.
س 809: اگر کسي براي گرفتن روزه قضاي ماه رمضان اجير شود و بعد از زوال افطار کند، آيا کفاره بر او واجب است يا خير؟
کفاره بر او واجب نيست.
س 810: کساني که در ماه رمضان براي انجام وظيفه ديني در مسافرت هستند و به همين دليل نميتوانند روزه بگيرند، اگر در حال حاضر بعد از چند سال تأخير، بخواهند روزه بگيرند، آيا پرداخت کفاره بر آنها واجب است؟
اگر قضاي روزه ماه رمضان را به علت استمرار عذري که مانع روزه گرفتن است، تا ماه رمضان سال آينده به تأخير انداخته باشند، قضاي روزههايي که از آنان فوت شده کافي است، و واجب نيست براي هر روزي يک مد طعام فديه بدهند، هر چند احتياط در جمع بين قضا و فديه است. ولي اگر تأخير در قضاي روزه به خاطر سهلانگاري و بدون عذر باشد، جمع بين قضا و فديه بر آنها واجب است.
س 811: شخصي به مدت ده سال بر اثر جهل نماز نخوانده و روزه نگرفته است، فعلا توبه نموده و به سوي خدا بازگشته و تصميم بر جبران آنها گرفته است، ولي توانائي قضاي همه روزههاي فوت شده را ندارد و مالي هم ندارد که با آن کفارههايش را بپردازد، آيا صحيح است که فقط به استغفار اکتفا کند؟
قضاي روزههاي فوت شده در هيچ صورتي ساقط نميشود، ولي نسبت به کفاره افطاره عمدي روزه ماه رمضان، چنانچه قدرت بر روزه دو ماه و يا اطعام شصت مسکين براي هر روز نداشته باشد، بايد به هر تعداد فقير که قادر است غذا بدهد و احتياط آن است که استغفار نيز بکند و اگر به هيچ وجه قادر به دادن غذا به فقرا نيست فقط کافي است که استغفار کند يعني با دل و زبان خود بگويد استغفرالله (از خداوند بخشايش ميطلبم).
س 812: من به علّت عدم قدرت مالي و بدني نتوانستم براي انجام کفاره هائي که بر من واجب شده بود روزه بگيرم و يا به مساکين اطعام نمايم و در نتيجه، استغفار نمودم لکن به لطف الهي اکنون توان روزه گرفتن يا اطعام نمودن دارم، وظيفه ام چيست؟
در فرض مرقوم، انجام کفاره لازم نيست گر چه احتياط مستحب آن است که انجام داده شود.
س 813: اگر شخصي بر اثر جهل به وجوب قضاي روزه تا قبل از ماه رمضان سال آينده قضاي روزههايش را به تأخير اندازد، چه حکمي دارد؟
فديه تأخير قضاي روزه تا ماه رمضان سال بعد، بر اثر جهل به وجوب آن ساقط نميشود.
س 814: فردي که به مدت صدو بيست روز روزه نگرفته، چه وظيفهاي دارد؟ آيا بايد براي هر روز شصت روز روزه بگيرد؟ و آيا کفاره بر او واجب است؟
قضاي آنچه از ماه رمضان از او فوت شده، بر او واجب است، و اگر افطار عمدي و بدون عذر شرعي بوده، علاوه بر قضا، کفاره هر روز هم واجب است که عبارت است از شصت روز روزه يا اطعام شصت فقير و يا دادن شصت مد طعام به شصت مسکين که سهم هر کدام يک مدّ است.
س 815: تقريبا يک ماه روزه گرفتهام به اين نيت که اگر روزهاي بر عهدهام باشد قضاي آن محسوب شود و اگر روزهاي بر عهدهام نيست به قصد قربت مطلق باشد، آيا اين يک ماه روزه به حساب روزههاي قضائي که بر ذمّه دارم، محسوب ميشود؟
اگر به نيت آنچه که در زمان روزه گرفتن شرعا مأمور به آن بودهايد، اعم از روزه قضاء يا مستحبي، روزهگرفتهايد و روزه قضا هم برعهده شما باشد، به عنوان روزه قضاء محسوب ميشود.
س 816: کسي که نميداند چه مقدار روزه قضا دارد و با فرض داشتن روزه قضا روزه مستحبي بگيرد، اگر معتقد باشد که روزه قضا ندارد، آيا به عنوان روزه قضا محسوب ميشود؟
روزههائي را که به نيت استحباب گرفته به جاي روزه قضايي که بر عهدهاش هست، محسوب نميشود.
س 817: نظر شريف جنابعالي درباره شخصي که بر اثر جهل به مسأله، عمدا روزهاش را افطار کرده، چيست؟ آيا فقط قضا بر او واجب است يا اينکه کفاره هم بايد بدهد؟
اگر به سبب بياطلاعي از حکم شرعي بوده و در يادگيري مسأله کوتاهي نکرده باشد، بايد قضاي روزهها را بجا آورد ولي کفارّهبر او واجب نيست.
س 818: کسي که در اوائل سن تکليف بر اثر ضعف و عدم توانائي، نتوانسته روزه بگيرد، آيا فقط قضا بر او واجب است يا قضا و کفاره با هم بر او واجب است؟
اگر گرفتن روزه براي او حرجي نبوده و عمدا افطار کرده، علاوه بر قضا، کفاره نيز بر او واجب است و اگر خوف داشته باشد که اگر روزه بگيرد مريض شود، فقط قضاي روزهها بر عهده او ميباشد.
س 819: کسي که تعداد روزهائي که روزه نگرفته و مقدار نمازهايي را که نخوانده نميداند، وظيفهاش چيست؟ کسي هم که نميداند روزهاش را بر اثر عذر شرعي افطار کرده و يا عمدا آن را خورده است، چه حکمي دارد؟
جايز است که به قضاي آن مقدار از نماز و روزههايش که يقين به فوت آنها دارد، اکتفا نمايد، و در صورت شک در افطار عمدي کفاره واجب نيست.
س 820: اگر شخصي که در ماه رمضان روزه دار است، در يکي از روزها براي خوردن سحري بيدار نشود و لذا نتواند روزه را تا غروب ادامه دهد و در وسط روز حادثهاي براي او اتفاق بيفتد و روزه را افطار کند، آيا يک کفاره بر او واجب است يا کفاره جمع؟
اگر روزه را تا حدي ادامه دهد که روزه بر اثر تشنگي و گرسنگي براي او حرجي شود و در نتيجه آن را افطار نمايد، فقط قضا بر او واجب است و کفارهاي ندارد.
س 821: اگر شک کنم در اينکه اقدام به گرفتن قضاي روزههائي را که بر عهدهام بوده، کردهام يا خير تکليف من چيست؟
اگر يقين به اشتغال قبلي ذمّه خود داريد، واجب است به مقداري که موجب يقين به انجام تکليف ميشود، روزه قضاء بگيريد.
س 822: کسي که هنگام بلوغ فقط يازده روز از ماه رمضان را روزه گرفته و يک روز را هم در موقع ظهر افطار کرده و در مجموع هجده روز روزه نگرفته است، و در مورد آن هجده روز نميدانسته که با ترک عمدي روزه کفاره بر او واجب است، چه حکمي دارد؟
اگر روزه ماه رمضان را از روي عمد و بدون عذر شرعي افطار کرده، بايد علاوه بر قضا، کفاره هم بدهد اعم از اينکه هنگام خوردن روزه عالم به وجوب کفاره و يا جاهل به آن باشد.
س 823: اگر پزشک به بيماري بگويد که روزه براي شما ضرر داد و او هم روزه نگيرد، ولي بعد از چند سال بفهمد که روزه براي وي ضرر نداشته و پزشک در تشخيص خود اشتباه کرده است، آيا قضا و کفاره بر او واجب است؟اگر از گفته پزشک متخصص و امين و يا از منشأ عقلائي ديگر، خوف از ضرر پيدا کند و روزه نگيرد، فقط قضا بر او واجب است.
مسائل متفرقه روزه
س 824: اگر زني در حال روزه نذري معين حيض شود، چه حکمي دارد؟
روزه با عارض شدن حيض باطل ميشود و قضاي آن بعد از طهارت واجب است.
س 825: شخصي از اول ماه رمضان تا بيست و هفتم ماه را در وطن خود روزه گرفته و در صبح روز بيست و هشتم به دبي مسافرت کرده و در روز بيست و نهم به آنجا رسيده و متوجه شده که در آنجا عيد اعلام شده است، او اکنون به وطن خود برگشته، آيا قضاي روزههايي که از وي فوت شده، واجب است؟ اگر يک روز قضا نمايد، ماه رمضان نسبت به او بيست و هشت روز ميشود و اگر بخواهد دو روز قضا کند، روز بيست و نهم در جائي بوده که در آنجا عيد اعلام شده بود، اين شخص چه حکمي دارد؟
اگر اعلان عيد در روز بيست و نهم در آن مکان، به نحو شرعي و صحيح باشد، قضاي آن روز بر او واجب نيست، وليبا فرض اينکه افق دو محل يکي بوده اين امر کشف ميکند که يک روز روزه در اول ماه از او فوت شده، لذا واجب است قضاي روزهاي را که يقين به فوت آن دارد، بجا آورد.
س 826: اگر روزهداري هنگام غروب در سرزميني افطار کرده باشد و سپس به جائي مسافرت کند که خورشيد در آن هنوز غروب نکرده است، روزه آن روز او چه حکمي دارد؟ آيا تناول مفطرات براي او در آنجا قبل از غروب خورشيد جايز است؟
روزه او صحيح است و تناول مفطرات در آن مکان قبل از غروب خورشيد با فرض اينکه در وقت غروب در سرزمين خود افطار کرده، براي او جايز است.
س 827: شهيدي به يکي از دوستانش وصيت نموده که احتياطا از طرف وي چند روز روزه قضا بگيرد، ولي ورثه شهيد به اين مسائل پايبند نيستند و طرح وصيت او هم براي آنها ممکن نيست و روزه گرفتن هم براي دوست آن شهيد مشقت دارد، آيا راه حل ديگري وجود دارد؟
اگر آن شهيد به دوست خود وصيت کرده که خودش شخصا براي او روزه بگيرد، ورثه او در اين مورد تکليفي ندارند، و اگر براي آن فرد روزه گرفتن به نيابت از شهيد مشقت دارد، تکليف از او ساقط است.
س 828: من فردي کثير الشک هستم و يا به تعبير دقيقتر زياد وسوسه ميشوم، و در مسائل ديني بخصوص فروع دين زياد شک ميکنم، يکي از موارد آن اين است که در ماه رمضان گذشته شک کردم که آيا غبار غليظي که وارد دهان من شده آن را فرو بردهام يا خير؟ و يا آبي را که داخل دهانم کردم، خارج کرده و بيرون ريختم يا نه؟ در نتيجه آيا روزه من صحيح است يا خير؟
روزه شما در فرض سؤال محکوم به صحت است و اين شکها اعتباري ندارند.
س 829: آيا حديث شريف کساء را که از حضرت فاطمه زهرا سلام اللّه عليها نقل شده، حديث معتبري ميدانيد؟ آيا نسبت دادن آن در حالت روزه به حضرت زهراي مرضيه سلام اللّه عليها جايز است؟
اگر نسبت دادن آن به صورت حکايت و نقل از کتابهايي باشد که آن را نقل کردهاند، اشکال ندارد.
س 830: از بعضي از علما و غير آنان شنيدهايم که اگر انسان هنگام روزه مستحبي به خوردن غذا دعوت شود، ميتواند آن را قبول کرده و مقداري از غذا ميل کند و با اين کار روزهاش باطل نميشود، بلکه ثواب هم دارد اميدواريم نظر شريف خود را در اين باره بيان فرمائيد.
قبول دعوت مؤمن در حال روزه مستحبي، شرعا امري پسنديده است و خوردن غذا به دعوت برادر مؤمن هر چند روزه را باطل ميکند، ولي او را از اجر و ثواب روزه محروم نميسازد.
س 831: دعاهائي مخصوص ماه رمضان به صورت دعاي روز اول و روز دوم تا آخر ماه وارد شده است، قرائت آنها در صورت شک در صحت شان چه حکمي دارد؟
به هر حال اگر قرائت آنها به قصد رجاء ورود و مطلوبيت باشد، اشکال ندارد.
س 832: شخصي قصد داشت روزه بگيرد، ولي براي خوردن سحري بيدار نشد، لذا نتوانست روزه بگيرد. آيا گناه روزه نگرفتن او به عهده خود وي است يا کسي که او را بيدار نکرده است؟ اگر فردي بدون سحري روزه بگيرد، آيا روزهاش صحيح است؟
در اين مورد چيزي بر عهده ديگران نيست، و روزه بدون خوردن سحري هم صحيح است.
س 833: روزه روز سوم ايام اعتکاف در مسجد الحرام، چه حکمي دارد؟
اگر مسافر باشد و قصد اقامت ده روز در مکه مکرمه نمايد و يا نذر کرده باشد که در سفر روزه بگيرد، بر او واجب است بعد از اينکه دو روز روزه گرفت، اعتکاف خود را با روزه روز سوم کامل کند. ولي اگر قصد اقامت و يا نذر روزه در سفر نکرده باشد، روزه او در سفر صحيح نيست و با عدم صحتِ روزه، اعتکاف هم صحيح نيست.
رؤيت هلال
س 834: همانطورکهميدانيد، وضعيت هلال در آخر يااول ماه به يکي از حالتهاي زير است:
- غروب هلال قبل از غروب خورشيد باشد.
- غروب هلال مقارن با غروب خورشيد باشد.
- غروب هلال بعد از غروب خورشيد باشد.
اميدواريم بيان فرمائيد که کداميک از حالات سه گانه فوق را ميتوان به وسيله برنامههاي محاسبه کننده الکترونيکي دقيق براي دورترين نقاط عالم محاسبه کرد؟ آيا استفاده از اين محاسبات براي تعيين اول ماه قبل از حلول آن امکان دارد يا اينکه حتما بايد ماه با چشم رؤيت شود؟
معيارِ اول ماه، هلالي است که بعد از غروب خورشيد غروب کند و رؤيت آن ، قبل از غروب ممکن باشد، و محاسبات علمي اگر موجب يقين براي مکلف نشود، اعتبار ندارد.
س 835: آيارؤيت تصوير هلال ماه با استفاده از دوربين CCD و انعکاس نور و بازخواني اطلاعات ضبط شده توسط رايانه، براي اثبات اول ماه کفايت ميکند؟
رؤيت با وسيله، فرقي با رؤيت به طريق عادي ندارد و معتبر است. ملاک آن است که عنوان رؤيت محفوظ باشد
. پس رؤيت با چشم و با عينک و با تلسکوپ محکوم به حکم واحدند. اما در مورد انعکاس به رايانه که درآن صدق عنوان رؤيت معلوم نيست محل اشکال است.
س 836: اگر هلال ماه شوال در يک شهر ديده نشود، ولي تلويزيون و راديو از حلول آن خبر دهند، آيا کافي است يا تحقيق بيشتري واجب است؟
اگر مفيد اطمينان به ثبوت هلال گردد يا صدور حکم به هلال از طرف ولي فقيه باشد، کافي است و نيازي به تحقيق نيست.
س 837: اگر تعيين اول ماه رمضان و عيد سعيد فطر به علت عدم امکان رؤيت هلال اول ماه به سبب وجود ابر در آسمان يا اسباب ديگر، ممکن نباشد و سي روز ماه شعبان يا ماه رمضان کامل نشده باشد، آيا براي ما که در ژاپن زندگي ميکنيم، جايز است که به افق ايران عمل کرده و يا به تقويم اعتماد کنيم؟ وظيفه ما چيست؟
اگر اول ماه از طريق رؤيت هلال حتي در افق شهرهاي مجاوري که يک افق دارند، و يا از طريق شهادت دو فرد عادل و يا از طريق حکم حاکم ثابت نشود، بايد احتياط کرد تا اول ماه ثابت شود، و رؤيت هلال در ايران که در غرب ژاپن واقع است، براي کساني که مقيم ژاپن هستند، اعتبار ندارد.
س 838: آيا اتحاد افق در رؤيت هلال شرط است يا خير؟
رؤيت هلال در شهرهائي که در افق متحد و يا نزديک به هم هستند و يا در شهرهائي که در شرق واقع شدهاند، کافي است.
س 839: مقصود از اتحاد افق چيست؟
منظور از آن، شهرهائي است که در طول خط واحدي واقع شدهاند. بنابراين اگر دو شهر در يک خط طولي باشند (مراد از طول، طول در اصطلاح علم هيئت است)، گفته ميشود که آنها در افق متحد هستند.
س 840: اگر روز بيست و نهم ماه در تهران و خراسان عيد باشد، آيا براي افرادي هم که در شهري مانند بوشهر مقيم هستند، جايز است افطار کنند؟ با توجه به اينکه افق تهران و خراسان با افق بوشهر يکي نيست.
به طور کلّي اگر اختلاف بين افق دو شهر به مقداري باشد که با فرض رؤيت هلال در يکي، هلال در ديگري قابل رؤيت نباشد، رؤيت آن در شهرهاي غربي براي مردم شهرهاي شرقي که خورشيد در آنها قبل از شهرهاي غربي غروب ميکند، کافي نيست، بر خلاف عکس آن.
س 841: اگر بين علماي يک شهر راجع به ثبوت هلال يا عدم آن اختلاف رخ دهد و عدالت آنها هم نزد مکلّف ثابت بوده و به دقت همه آنها در استدلال خود مطمئن باشد، وظيفه واجب مکلّف چيست؟
اگر اختلاف دو بيّنه به صورت نفي و اثبات باشد، يعني يکي مدعي ثبوت هلال و ديگري مدعي عدم ثبوت آن باشد، اين اختلاف موجب تعارض دو بينه و تساقط هر دو است، و وظيفه مکلّف اين است که هر دو نظر را کنار گذاشته و درباره افطار کردن يا روزه گرفتن به آنچه که مقتضاي اصل است، عمل نمايد. ولي اگر بين ثبوت هلال و عدم علم به ثبوت آن اختلاف داشته باشند، به اين صورت که بعضي از آنها مدعي رؤيت هلال باشند و بعضي ديگر مدعي عدم مشاهده آن، قول کساني که مدعي رؤيت هلال هستند، در صورت عادل بودن، حجت شرعي براي مکلّف است و بايد از آن متابعت کند، و همچنين اگر حاکم شرعي حکم به ثبوت هلال نمايد، حکم وي حجت شرعي براي همه مکلفين است و بايد از آن پيروي کنند.
س 842: اگر شخصي هلال ماه را ببيند و بداند که رؤيت هلال براي حاکم شرع شهر او به هر علتي ممکن نيست، آيا او مکلّف است که رؤيت هلال را به حاکم اطلاع دهد؟
اعلام بر او واجب نيست مگر آنکه ترک آن مفسده داشته باشد.
س 843: همانگونه که ميدانيد اکثر فقهاي بزرگوار پنج راه براي ثبوت اول ماه شوال در رسالههاي عمليه خود بيان کردهاند که ثبوت نزد حاکم شرع در ضمن آنها نيست، بنابراين چگونه بيشتر مؤمنين به مجرد ثبوت اول ماه شوال نزد مراجع، روزه خود را افطار ميکنند؟ شخصي که از اين راه اطمينان به ثبوت هلال پيدا نميکند، چه تکليفي دارد؟تا حاکم حکم به رؤيت هلال نکرده، مجرد ثبوت هلال نزد او، براي تبعيّت ديگران از وي کافي نيست، مگر آنکه اطمينان به ثبوت هلال حاصل نمايند.
س 844: اگر ولي امر مسلمين حکم نمايد که فردا عيد است و راديو و تلويزيون اعلام کنند که هلال در چند شهر ديده شده است، آيا عيد براي تمامي نواحي کشور ثابت ميشود يا فقط براي شهرهايي که ماه در آنها ديده شده و شهرهاي هم افق با آنها، ثابت ميگردد؟
اگر حکم حاکم شامل همه کشور باشد، حکم او شرعا براي همه شهرها معتبر است.
س 845: آيا کوچکي هلال و باريک بودن و اتصاف آن به خصوصيات هلال شب اول، دليل بر اين محسوب ميشود که شب قبل شب اول ماه نبوده، بلکه شب سيام ماه قبلي بوده است؟ اگر عيد براي شخصي ثابت شود و از اين راه يقين پيدا کند که روز قبل عيد نبوده، آيا قضاي روزه روز سيام ماه رمضان را بايد به جا آورد؟
مجرد کوچکيو پائين بودنهلال يا بزرگيو بالا بودنو يا پهنيا باريکبودن آندليل شرعي شباول يا دوم بودننيست، ولياگر مکلّفاز آنعلم به چيزيپيدا کند بايد به مقتضاي علم خود در اين زمينه عمل نمايد.
س 846: آيا استناد به شبي که در آن ماه به صورت قرص کامل است (شب چهاردهم) و اعتبار آن به عنوان دليل براي محاسبه اول ماه جايز است تا از اين راه وضعيت يوم الشک معلوم شود که مثلا روز سي ام ماه رمضان است و احکام روز ماه رمضان بر آن مترتب شود، مثلا بر کسي که اين روز را بر اساس بيّنه روزه نگرفته، حکم به وجوب قضاي روزه شود و کسي هم که به دليل استصحاب بقاي ماه رمضان روزه گرفته، بريء الذمّه باشد؟
امر مذکور حجت شرعي بر آنچه ذکر شد، نيست، ولي اگر مفيد علم به چيزي براي مکلّف باشد، واجب است که طبق آن عمل نمايد.
س 847: آيا استهلال در اول هر ماه واجب کفائي است يا احتياط واجب؟استهلال في نفسه واجب شرعي نيست.
س 848: آيا اول ماه مبارک رمضان و آخر آن با رؤيت هلال ثابت ميشود يا با تقويم، هر چند ماه شعبان سي روز نباشد؟
اول يا آخر ماه رمضان با رؤيت شخص مکلّف يا با شهادت دو فرد عادل يا با شهرتي که مفيد علم است يا با گذشت سي روز و يا بوسيله حکم حاکم ثابت ميشود.
س 849: اگر تبعيت از اعلام رؤيت هلال توسط يک دولت جايز شد، و آن اعلام معياري علمي براي ثبوت هلال سرزمينهاي ديگر را تشکيل دهد، آيا اسلامي بودن آن حکومت شرط است، يا اينکه عمل به آن حتي اگر حکومت ظالم و فاجر هم باشد، ممکن است؟
ملاک در اينمورد، حصولاطمينان بهرؤيت در منطقهاياست که نسبتبه مکلّف کافي محسوبميشود.
س 850: خواهشمند است نظر مبارک خود را در خصوص اعتکاف در مساجد (جامع و غير جامع) بيان فرمائيد.در مسجد جامع صحيح است و در مسجد غير جامع رجاءا اشکال ندارد. و تعريف مسجد جامع در مباحث نماز گذشت.
س 731: دختري که به سن تکليف رسيده، ولي به علت ضعف جسماني توانائي روزه گرفتن ندارد، و بعد از ماه مبارک رمضان هم نميتواند قضاي آن را به جا آورد تا اينکه ماه رمضان سال بعد فرا ميرسد، چه حکمي دارد؟
ناتواني از گرفتن روزه و قضاي آن به مجرد ضعف و عدم قدرت موجب سقوط قضاي روزه نميشود، بلکه قضاي روزههاي ماه رمضان که از او فوت شده، بر وي واجب است.
س 732: دختراني که تازه به سن تکليف رسيدهاند و روزه گرفتن بر آنها مقداري مشکل است، چه حکمي دارند؟ آيا سن بلوغ شرعي دختران اکمال نه سال قمري است؟
بنا بر نظر مشهور، بلوغ شرعي دختران همان تکميل نه سال قمري است که در اين هنگام روزه بر آنها واجب است و ترک آن به مجرد بعضي از عذرها جايز نيست، ولي اگر روزه گرفتن براي ايشان ضرر داشته باشد يا تحمل آن برايشان همراه با مشقت زياد باشد، افطار براي آنها جايز است.
س 733: من زمان دقيق رسيدن به سن تکليف خود را نميدانم، از جناب عالي خواهشمندم بيان فرمائيد که از چه زماني قضاي نماز و روزه بر من واجب است، و آيا کفاره روزه بر من واجب است يا به علت جهل به مسأله قضاي آن کفايت ميکند؟
فقط قضاي آن مقدار از نمازها و روزهها که يقين به فوت آن بعد از رسيدن به سن قطعي تکليف شرعي داريد، بر شما واجب است، و در مورد روزه، اگر بعد از رسيدن قطعي به سن تکليف، در اثر کوتاهي در يادگيري مسأله و حکم شرعي، عمدا افطار کرده باشيد، علاوه برقضا، کفاره هم واجب است.
س 734: اگر دختر نه سالهاي که روزه بر او واجب شده، به دليل دشواري، روزهاش را افطار نمايد، آيا قضا بر او واجب است يا خير؟
قضاي روزههائي که از ماه رمضان افطار کرده، بر او واجب است.
س 735: اگر فردي به خاطر عذري قوي، پنجاه درصد احتمال دهد که روزه بر او واجب نيست و به همين دليل روزه نگيرد، ولي بعدا معلوم شود که روزه بر او واجب بوده، از جهت قضا و کفاره چه حکمي دارد؟اگر افطار عمدي روزه ماه مبارک رمضان به مجرد احتمال عدم وجوب روزه بر وي باشد، در فرض سؤال علاوه بر قضا، کفاره هم بر او واجب است. اما اگر افطار به علت ترس از ضرر باشد و ترس هم منشأ عقلائي داشته باشد، کفاره واجب نيست، ولي قضا بر او واجب است.
س 736: شخصي مشغول انجام خدمت سربازي است و به علت مسافرت و حضور در محل خدمت، نميتواند روزه ماه رمضان سال گذشته را بگيرد، و هنگام حلول ماه رمضان امسال نيز در محل خدمت است و احتمال دارد که باز هم نتواند روزه بگيرد، اگر پس از پايان دوره خدمت سربازي بخواهد روزه اين دو ماه را قضا نمايد، آيا کفاره هم بر او واجب است يا خير؟
کسي که بر اثر عذر مسافرت، روزه ماه رمضان از او فوت شده و آن عذر تا ماه رمضان سال آينده استمرار داشته، فقط قضاي آن بر او واجب است و کفاره تأخير واجب نيست.
س 737: اگر شخص روزه دار جنب باشد و تا قبل از اذان ظهر متوجه آن نشود و پس از آن غسل ارتماسي نمايد، آيا روزهاش باطل ميشود؟ و اگر بعد از غسل متوجه شود که در حال روزه غسل ارتماسي نموده است، آيا قضاي آن واجب است؟
اگر غسل ارتماسي بر اثر فراموشي و غفلت از روزه دار بودن باشد، غسل و روزه او صحيح است و قضاي روزهاش بر او واجب نيست.
س 738: اگر شخصي بخواهد قبل از زوال به محل اقامتش برسد، ولي در راه به خاطر پيشامد حادثهاي نتواند در زمان معين به مقصد برسد، آيا روزه او اشکال دارد و آيا کفاره بر او واجب است يا فقط قضاي روزه آن روز را بايد به جا آورد؟
روزهاش در سفر صحيح نيست و بر او فقط قضاي روزه آن روزي که پيش از ظهر به محل اقامتش نرسيده، واجب است و کفارهاي هم ندارد.
س 739: اگر هواپيما در ارتفاع بالا و مسير طولاني در حال پرواز باشد و پرواز حدود دو ساعت و نيم تا سه ساعت طول بکشد، مهماندار و خلبان هواپيما براي حفظ تعادل خود هر بيست دقيقه احتياج به نوشيدن آب دارند، در اين صورت آيا در ماه مبارک رمضان، کفاره و قضاي روزه بر آنها واجب ميشود؟
اگر روزه براي آنها ضرر داشته باشد، جايز است که با نوشيدن آب افطار نمايند و قضاي آن را بجا آورند و در اين حالت کفاره بر آنها واجب نيست.
س 740: اگر زن در ماه مبارک رمضان دو ساعت يا کمتر مانده به اذان مغرب حيض شود، آيا روزهاش باطل ميشود؟
روزهاش باطل است.
س 741: کسي که با پوشيدن لباس مخصوص (مانند لباس غواصي) بدون اينکه بدنش خيس شود، در آب فرو رود، روزهاش چه حکمي دارد؟
اگر لباس به سر او چسبيده باشد، صحت روزهاش محل اشکال است و بنا بر احتياط وجوبي قضاي آن لازم است.س 742: آيا مسافرت عمدي در ماه رمضان به قصد افطار و فرار از روزه گرفتن، جايز است؟
مسافرت در ماه رمضان اشکال ندارد، و در صورت مسافرت، ولو اينکه براي فرار از روزه باشد، افطار بر او واجب است.
س 743: شخصي که روزه واجب بر عهدهاش است و قصد دارد که آن را بگيرد، ولي بر اثر پيشامدي نتواند روزه بگيرد مثلا بعد از طلوع خورشيد آماده مسافرت شد و به سفر رفت و بعد از ظهر برگشت و در بين راه هم مرتکب هيچيک از مفطرات نشد، ولي وقت نيت روزه واجب از وي فوت شد، و آن روز هم از روزهائي است که روزه در آن مستحب است، آيا ميتواند نيت روزه مستحبي کند يا خير؟
اگر قضاي روزه ماه رمضان بر ذمهاش باشد، نيت روزه مستحبي حتي بعد از فوت وقت نيت روزه واجب، از وي صحيح نيست.
س 744: من معتاد به سيگار هستم و در ماه مبارک رمضان هر چه تلاش ميکنم که تندخو نباشم نميتوانم و همين باعث ناراحتي زياد افراد خانوادهام شده است و خودم هم از وضعيت دشوارم رنج ميبرم، تکليف من چيست؟
روزه ماه مبارک رمضان بر شما واجب است و بنابر احتياط واجب جايز نيست در حال روزه سيگار بکشيد، و نبايد بدون دليل با ديگران تند برخورد کنيد.
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)