|
|
|
|
یکی از حکما پسر را نهی همی کرد از بسیار خوردن; که سیری مردم را رنجور کند {بیمار می کند} گفت: ای پدر گرسنگی خلق را بکشد. نشنیده ای که ظریفان گفته اند: به {به سبب} سیری مردن به {بهتر} که گرسنگی بردن {کشیدن}. گفت: اندازه نگهدار «کلوا واشروبواو لاتسرفوا» {بخورید و بیاشامید ولی زیاده روی نکنید}.
نه چندان بخور کز دهانت برآید
نه چندان که از ضعف جانت برآید
لیست موضوع های تصادفی این انجمن :
- فاضل نظری کیست؟
- متن وصيتنامه سيمين دانشور
- استاد شهریار از زبان دخترش
- در پیله تا به کی بر خویشتن تنی؟
- روز شعر و ادب پارسی گرامی باد
- شعر زیبای مادر بزرگ(زنده یاد حسین پناهی)
- آیا شعر معاصر ایران خواهان دارد؟
- نوشته ای از استاد شهریار
- چرا کتاب ایرانی خواننده ندارد؟
- شعر زیبا درباره زندگی از سهراب سپهری
- به یاد استادبهار
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)