مقالاتِ تقلبی و مدارکِ کذایی
همهی ما در دورانِ دانشگاه، درسی به نامِ روش تحقیق خواندهایم. درسی که جزوههایش را خط به خط حفظ کرده و نمرههای بالایی هم گرفته بودیم. حدودِ یک دهه پیش، زمانی که استاد با ابهت و لحنی جدی از دانشجویان میخواست که روی یک موضوعِ خاص تحقیق کنند، همه خود را به آب و آتش میزدند. اینترنت به معنای کنونی وجود نداشت و باید به کتابخانههای مرجع مراجعه میکردیم تا با هزار و یک دردسر یک جلد کتاب میانِ ردیفهای کتابهای قفسهها پیدا کنیم تا شاید اشارهای اندک به موضوعِ موردِ نظرِ استاد داشته باشد. مقاله نوشتن که دیگر پس از کار در معدن، سختترین کارِ دنیا محسوب میشد! هزاران مرجع باید مییافتید که عموما انگلیسی بود و نیاز به ترجمه داشت تا بتوانید نمونهکارهای خارجی را پیرامونِ عنوانِ تحقیق، مشاهده و به قولی از آنها ایده بگیرید. با اینحال باز هم نمیتوانستید موضوعِ دشوارِ مقالهی خود را رمزگُشایی کنید. ناچار به استادِ موردِ نظر و اساتیدِ دیگر مراجعه میکردید و در خِلالِ صحبتهای غیرِ مستقیمِ آنان، سعی میکردید نکاتی را استخراج کنید که شما را در رسیدن به هدفِ مقاله یاری کند.
اما امروز، اساتید چندین موضوع پیشِ رویتان قرار میدهد. از میانِ آنها هرکدام را که به طورِ تصادفی انتخاب کنید، کافیست عنوان را در محیطِ اینترنت در محلِ جست و جو تایپ کنید. تعدادِ بالایی تحقیقِ آماده روبهرویتان صف میکشد. اوضاعِ پایاننامه از این هم بدتر است. یک سر به راستههای روبهروی دانشگاهها بزنید! برچسبهای مقالاتِ آماده جلوی چشمانتان رژه میرود. پایاننامههایی که گاه با اعدادِ نجومی مایهی تعجبِ شما میشود. پول میدهید و مقالهی آمادهای دریافت میکنید که اطلاعی از تعدادِ فصلهای تحقیق، روشِ تحقیق، سوالاتِ تحقیق، فرضیه، نتیجهگیری و سایرِ بخشهای آن ندارید. استاد مقالهای آماده میبیند و بدونِ بررسی کامل، نمرهی قبولی هم به شما میدهد. با مدرکِ موردِ نظرتان از دانشگاه فارغالتحصیل میشوید بدونِ آنکه نتیجهی چند سال درس خواندتان را در قالبِ پایاننامه به عنوانِ خروجی ارائه داده باشید.
در این میان موضوعِ دیگری هم به آشفتگی بازارِ مقاله نویسی دامن میزند. برخی با استفاده از نقلِ قولهای متعدد از صاحبنظران و اثبات و استدلالهایی با ادعای علمی از کارشناسانِ مربوطه، ظاهری کاملا علمی برای مقاله یا پایاننامهی خود فراهم میکنند اما فاقدِ محتوا و حرفِ تازه برای گفتن. این جا پرسش مطرح میشود که اساتید تا چه اندازه گولِ ظاهرِ علمیِ بدونِ خروجی این تحقیقات را میخورند؟ از طرفی نثرِ مبهم و آشفته و استفادهی متعدد از جملاتِ طولانی، پیچیده و نامفهوم، گاه از سوی نویسنده به عنوانِ حربهای برای به اشتباه انداختنِ اساتید، موردِ استفاده قرار میگیرد.
چگونه میتوان در این آشفته بازار، تحقیق و مقالهی واقعی و ارزشمند را از مقالاتِ سخیف و بیبازده جدا کرد؟ چگونه میتوان در دورانِ دانشآموزی و دانشجویی افراد را به سوی حرفهای نوشتن و ایدهپردازی سوق داد؟ چگونه میتوان حرفِ حساب را از ذهنِ دانشآموزان و دانشجویان بیرون کشید؟ چگونه میتوان آنان را به افرادی محقق و پرسشگر تبدیل کرد؟
متأسفانه آنچه در محیطِ مجازی و واقعی علمی کشور باب شده، نشرِ مقالاتِ یکشبه و بیزحمت است. زمانی که دانشجو هزاران مقاله با موضوعِ موردِ نظر خود را تنها با یک کلیک میتواند دانلود کند و رهِ صد ساله را به قولی یک شبه طی کند، چرا به خودش زحمتِ مراجعه به کتابخانه و جست و جو برای یافتنِ پاسخ به سوالاتِ تحقیقش را بدهد؟
یکی از معضلاتِ جامعهی دانشگاهی امروز، فروشِ مقالات و پایاننامه است که متأسفانه تحتِ کنترل درنیامده و این موضوع روز به روز به تعدادِ افرادِ غیرمتخصصی که مدرکهایشان را روی هم تلانبار میکنند، میافزاید.
دانشگاهها متأسفانه بانکِ جامعِ اطلاعاتی برای بررسی صحتِ عملکردِ دانشجویان در تدوینِ پایاننامهها و تحقیق و مقاله ندارند. از طرفی اساتید هم اگر سختگیری گذشته را داشتند، کمتر چنین معضلی همهگیر میشد. اساتید امروزی دیگر حال و حوصلهی درگیری دانشجویان در مقولهی پایاننامه نویسی و تحقیق را ندارند. از تسلطِ دانشجو بر پایاننامهی ارائه شده، آگاهی ندارند و همین موضوع سبب شده دانشجویان نیز به سمتِ مقالات و پایاننامههای تقلبی سوق یابند. و بخشِ عمدهای از دلیلِ رایج شدنِ این معضل در موجِ مدرکگراییست که در کشور باب شده. اخلاقِ علمی به این ترتیب، موضوعیست که در جوامعِ دانشگاهی مغفول است و کسی برای بازیابی هویتِ دانشگاهی کشور گویا تلاشی نمیکند. تحقیقهای علمی امروزی، لقمههای آمادهای هستند که در قِبالِ پول، برای دانشجو مدرک به ارمغان میآورند. اگر همین روند پیش گرفته شود، چگونه میتوان مدعیانِ دروغینِ علم و دانش را آیندهسازانِ کشور دانست؟
نگارنده: نسترن کیوانپور