نشریه پیام زن در شماره 273 ،در بحث" زنان بیشترین قربانیان آسیب های اجتماعی هستند"، مصاحبه ای با حسین حسینی تبار ،محقق و کارشناس ارشد جامعه شناسی دارد، که در این مصاحبه کارشناس محترم وارد مقوله ی آسیب شناسی اجتماعی شده، لبه ی تیز آسیب ها را متوجه زنان جامعه می داند. ایشان می فرمایند:
آمار جرائم به دلایل امنیتی و حفاظتی بطور واضح در اختیار نهادهای دانشگاهی قرار نمی گیرد. تفکیک جنسیتی جرائم و این که چه جرمی در زنان بیشتر از مردان است ،برایمان مشخص نیست .به همین خاطر پیرامون آن نمی توانیم قضاوت کنیم، اما می توان گفت در برخی از جرائم و آسیب های اجتماعی زنان بیشتر از مردان در معرض خطر قرار می گیرند.
آقای حسینی تبار مولف کتاب "چرا طلاق" در ادامه می گوید:با افزایش حضور زنان در جامعه می توان شاهد این بود که میزان آسیب زنان افزایش یابد. ایشان اضافه میکند :بین حضور بیشتر زنان در عرصه های اجتماعی و مشاغل با سهمشان از جرائم رابطه ی مستقیمی وجود دارد. همچنین می گویند افزایش فرصتهای جرم، احتمال ارتکاب جرم را افزایش می دهد. و برعکس کاهش فرصتهای ارتکاب جرم، احتمال وقوع جرائم را تقلیل می دهد. لذا این امر باعث شده تا شاهد آسیب دیدگی بیشتر زنان باشیم.
جا داشت که محقق محترم همینجا پیرامون نقاط ضعف فرهنگی که منجر به جرم و احیانا زمینه های خشنونت علیه زنان می شود وارد بحث می شدند و عوامل این نوع جرائم را ریشه یابی می کردند. البته در ادامه گفتگو به قناعت وارد بحث فرهنگی شده و اجمالا بدان می پردازند.
در پاسخ به این سوال که چرا اعتیاد که ارتکاب آن یک جرم مردانه است گریبا ن زنان را هم فشرده است؟ به طور موجز می فرمایند: اینکه چرا زنان به سمت آسیبی مانند مواد مخدر می روندجای بحث بسیار دارد، که باید در زمینه های فردی و اجتماعی بررسی شود.
ایشان می گویند: نقش تکنولوژی در تهیه و ساخت مواد افیونی برای گروههای سنی مختلف و عدم مقاومت دستگاههای اجرایی –حداقل نقش باز دارندگی- سبب شده تا در صد ارتکاب زنان به چنین آسیب هایی به شدت رشد کند، ضمن آنکه قدم های فرهنگی لازم در این زمینه برداشته نشده است.
در ادامه عواملی چون فقر و بیکاری و عدم امنیت مالی را در بروز ارتکاب جرم ،بی تاثیر نمی داند و به نقش پر رنگ خانواده و بافت جامعه تلویحا اشاره می کند.
در بحث نقش دولت در بر طرف کردن نیازهای مالی خانواده ها می گویند: مایل هستم دولت را در معنای خاص آن بکار نبرم بلکه همه ی قوای کشور را، اعم از قانونگزاران، قوه ی قضائیه و مجریه دخیل بدانم.
مصاحبه فوق نشان دهنده ی آسیب های اجتماعی فزاینده ایست که زنان را نشانه گرفته است. در مقابل سوالات بی پاسخ زنان در زمینه احقاق حقوقشان چه کسانی مسئولند؟ از آنجا که زنان یک کشور با معیار های ارزشی، ویترین تمام نمای آن کشوراست باید پرسید در راستای این هویت ملی که مجموعه ای از اخلاق و سلامت روح وروان است، چه کمبودهایی مورد توجه قرار نگرفته؟ چرا زنان از جایگاه مناسب خود بی بهره اند؟ آیا قوانین موجود در این راستا کفایت می کند؟ برای اصلاح برخی از رفتارهای ناپسند اجتماعی و برخی از دیدگاههای تحقیر آمیز چه نشانه هایی موجود است؟
نگارنده: مرتضی فضلی